خلاصه ماشینی:
"اگر به این مطلب بیفزاییم که انسانهای بیشماری تحت اسارت ماتریکساند و در خمرههای شیشهای در مایعی لزج و مغذی گرفتارند و از انرژی بدنشان سوخت ماتریکس تأمین میشود و این ابررایانه شریر با سیمهای اتصالی، به ذهن آنها چنین القا میکند که در حال کار و تلاش و فعالیت هستند، شدت شکگرایی موجود در فیلم صد چندان میشود؛ چرا که در واقع، وجود زندگی آزاد مورد انکار واقع شده و توهم نشان داده شده است .
برای نمونه، کتاب خوردن قرص قرمز: دانش، فلسفه و مذهب در ماتریکس و مقاله «از اهریمن شریر دکارت تا ابررایانه خبیث ماتریکس؛ نگاهی به فرضیههای فلسفی ماتریکس» یا مقالههای «همه آنچه را که به تو خواهم گفت درک نخواهی کرد!»، «مذهب، هگل و هایدگر به زبان تکنولوژیک»، «ماتریکس به مثابه متافیزیک» و «اتوپیای پراگماتیستی»، هر کدام به شکلی و از زاویهای این فیلم را به بحث نشستهاند و در مجلات انگلیسی زبان و سپس سایر زبانها و کشورها به وفور یافت میشوند.
غربیهای دنیاپرست در فیلمها، کارتونها، رمانها و تابلوهای هنری، مادیگرایی را به خورد کودک و نوجوان و بزرگسال همه کشورهای دنیا میدهند و با زمینهسازی، جوامع را با هدایت علوم اومانیستی و تجربی به سمت ماتریالیسم و سکولاریسم به پیش میبرند، اگر ما به این سمت حرکت نکنیم، قطعا وضعمان روز به روز بدتر از قبل میشود و سلطه طاغوت گسترش مییابد؛ همانگونه که متأسفانه در سالهای اخیر، بسیاری از مجلات سینمایی و بازیگران و کارگردانان معروف ما و حتی بعضی جشنوارههای سینمایی ایران با حمایت شرکتهای چندملیتی، که اکثرا صهیونیست هستند، فعالیت میکنند و اصطلاحا شرکتها «اسپنسر فرهنگی» شدهاند و قطعا آن شرکتها به دنبال اهداف خود هستند."