خلاصه ماشینی:
"اما از یک سو، بسیاری از اوقات آنچه به عنوان دین به او عرضه میشود برای او قانعکننده نیست، و از سوی دیگر، در برخی موارد نیز جوان میخواهد همه آموزههای دینی، اعم از احکام و عقاید را با خطکش عقل خود بسنجد و فکر میکند اگر آموزههای دینی در قالبهای فکری او بگنجند صحیح هستند، وگرنه درست نیستند و باید کنار گذاشته شوند.
8 بنابراین، پیامبر بر این گرایش فطری بشر ـ که مربوط به بعد انگیزشی میشود ـ تأکید کرد و سپس مردم را متوجه این حقیقت ساخت که توحید و یکتاپرستی، که جوهره دین و اساسیترین آموزه دینی است، شما را به این خواست فطری و ذاتی میرساند و به آنها فهماند تنها راه سعادت شما «آموزههای دینی» هستند و خود این آموزهها نیز با فطرت و سرشت شما هماهنگ میباشند؛ چنانکه قرآن کریم نیز به این حقیقت اشاره میکند: (فأقم وجهک للدین حنیفا فطرة الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم ولکن أکثر الناس لا یعلمون) (روم: 30) پس روی خود را به سوی دین یکتاپرستی فرا دار، در حالی که از هر کیش باطل روی برتافته و حقگرای باشی؛ همان فطرتی که خدا مردم را بر آن آفریده است.
11 به نظر میرسد، در میان الگوهای موجود ـ تبلیغ، تدریس، تربیت و مشاوره ـ الگوی «مشاوره» برای آموزش و انتقال آموزههای دینی به جوانان از کارآیی بیشتری برخوردار است؛ چه اینکه در این الگو، مشاور و راهنما در مرحله اول، با مراجعان خود، ارتباطی عاطفی همراه با اعتماد متقابل ایجاد میکند."