چکیده:
فرقه کلامی معتزله در قرون ابتدایی شکوفایی دین مبین اسلام، در پی سلسله عوامل
داخل جامعه مسلمین و خارج از آن ظهور کرد. این فرقه کلامی که در طول سالیان
پایانیاش به رشد قابل توجهی رسید، متأثر از شرایط اعتقادی، اجتماعی و سیاسی زمانه
بود. برخی مستشرقین با اغراقگویی، عوامل شکلگیری این فرقه را به عوامل خارجی
منحصر کردهاند؛ حال آنکه با سیر در اوضاع و شرایط درون جامعه اسلامی در آن دوران،
نمیتوان نقش آن را در شکلگیری این فرقه نادیده گرفت. حتی میتوان در فرقه معتزله
نیز عواملی را جست که سبب بروز اختلافات درون فرقهای گشتهاند. در این نوشتار
عوامل پیدایش فرقه کلامی معتزله و کلام درون فرقه معتزلی مورد بررسی قرار گرفته
است.
خلاصه ماشینی:
"تشکیل فرقهها را باید در یک سیر تاریخی مورد مطالعه قرار داد؛ به این نحو که برخی افراد در ابتدا دغدغه کلامی داشتند و سؤالاتشان نیز کلامی صرف بود، سؤالاتی پیرامون صفات باری تعالی، اما برخی از مسائل مربوط به احزاب و دستههای سیاسی بود که سعی میکردند با توجیهی کلامی نظر خود را مورد قبول واقع سازند.
او در انتخاب پنج اصل مذکور به عنوان اصول مذهب میگوید «مخالفان ما از محدوده بحث و مخالفت از یکی از این اصول فراتر نمیروند مخالفت معطله, ملحده, دهریه و مشبهه در توحید، مجبره در عدل، مرجئه در وعد و وعید، خوارج در منزلة بین المنزلتین و اختلاف با امامیه در امر به معروف و نهی از منکر» این بیان نشانگر روند شکلگیری یک فرقه کلامی در رویارویی و تضارب آرا با دیگر فرق کلامی نیز میباشد (شهرستانی، 1416ه، ج 1، ص 50ـ78 ؛ بغدادی، بیتا، ص 114 ـ 200).
اختلافات درون فرقهای معتزله همان طور که اشاره شد با وجود آنکه معتزله اصول مذهب مشترکی دارند که به واسطه اعتقاد به آن از دیگر فرق کلامی جدا میشوند؛ این امر به معنای وحدت اعتقاد ایشان در مسائل جزئی نمیباشد."