خلاصه ماشینی:
"(جدول شماره 2) چنین توصیفی میتوانست بشریت را بهسوی راهکارهای مشروع برای حل این بحران هدایت کند و همچنین موضوع استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای را حلوفصل کند ولی آنچه که در عرصه بین المللی حاکم است،«اصل عدالت»و«احترام به حقوق ملتها و انسانها» نیست بلکه اصل«قدرت و استبداد»- autoritearbitraire است که بر فضای روابط دولتها،حکومت میکند.
آژانس بین المللی انرژی هستهای2 (IAEA) در ژانویه 1957 در سازمان ملل متحد بهوجود آمد ولی تا زمانیکه معاهده NPT بهتصویب نرسید نه فقط برنامه قابل توجهی برای اجرا در دستور کار نداشت بلکه عملا صلاحیت و ضمانت اجرایی هم برای نظارت نداشت.
برای مثال آنچه در مورد ایران اتفاق افتاده است،حاصل ابهامات عمدی معاهده NPT است که دولتهای هستهای را در مقام دادستان قرار داده و ایران را متهم بهداشتن برنامههای احتمالا چندمنظوره میکند و آژانس فنی(و نه سیاسی)بین المللی هستهای را به بیان کلمات غیرحقوقی همچون Non-compliance یا Bridge وادار میکند،و خواستار اقدامات فراتر از تعهدات بین المللی بهعنوان شفافسازی -transparency- میشود.
1-2-4 اصلاح معاهدهی NPT :مطابق ماده 8 NPT ،اصلاح مفاد معاهده با پیشنهاد یک سوم اعضا و موافقت کلیهی دولتهای عضو،از جمله آرای مثبت دولتهای هستهای امکانپذیر است، درنتیجه وضعیت همانند مدل حق وتوی شورای امنیت سازمان ملل،مانعی برای نیل به اهداف بشردوستانه و احترام برابر دولتها به هم میشود.
2-نحوهی نظارت NPT همانطور که پیشتر ذکر شد دولتهای عضو NPT برای تحقق اهداف معاهده،مطابق مادهی 3،با آژانس بین المللی انرژی اتمی معاهدهی پادمان امضا میکنند(معاهدهی 153/ INFCIRC )تا تحت سند شمارهی 214 از همان گلاسه،به آژانس اختیار سه نوع بازرسی و در صورت لزوم،اعمال ضمانت اجراهای لازم را بدهند."