خلاصه ماشینی:
به این ترتیب تفاوت موجود بین بازده کل سرمایهگذاری و بازده حاصل از موضوع فعالیت شرکت،ایجادکننده بسیاری مشکلات خواهد بود نظیر: الف)عدم تمایل سرمایهگذاران جدید به سرمایهگذاری در بخشهای تولیدی و مولد ب)احتمال فروپاشی و اضمحلال فعالیت ج)عدم وجود انگیزه به ارتقای دانش فنی تولید و افزایش ابداعات و نوآوریها د)اتلاف منابع،سهم غیرمنطقی بالای هزینه سربار در قیمت تمامشده هـ)سوء مدیریت مالی و عملیاتی و)عدم کارائی مالی و عملیاتی در اقتصاد داخلی و تخصیص نامطلوب منابع *غیرواقعی بودن هزینه استهلاک:مقدار استهلاک دارائیها و اموال شرکت،میزان دادههائی است که از طریق این دارائیها در مجموعه دادههای فرایند تولید شرکت میکند.
در حال حاضر در تمامی شرکتها(اعم از دولتی و خصوصی)این رابطه واقعی نیست و در پاسخ به این ادعا که اثرات غیرواقعی مزبور بهطور مساوی در دو طرف رابطه اعمالشده و لذا همواره تساوی در رابطه برقرار است،باید گفت حتی در صورت فقدان تاثیر در ساختار مالی- عملیاتی داخلی شرکت،غیرواقعی بودن این رابطه اثری بیرونی(نسبت به سازمان شرکت)و بر اقتصاد کشور،انگیزههای تصمیمگیری و معیارهای برنامهریزی و توسعه و رشد بخشهای مختلف اقتصادی خواهد داشت.
لذا ضروری است در ابتدا،ارزش شرکتها از طریق ارزیابی مجدد دارائیها و به روز کردن آنها، به هنگام شود و در صورت تغییر(که مسلما با توجه به تحولات اقتصادی حتما این تغییر مثبت خواهد بود)،تفاوتهای ایجادشده به صورت کنترلشده به ابزار برنامهریزی مالی و اقتصادی دولت تبدیل شود.