خلاصه ماشینی:
اما هیچ دستگاهی در کشور خود را متولی توسعه مدیریت نمیداند؛و اگر نظام آموزش عالی هم برنامههای آموزشی برای پرورش مدیر طراحی کرده است ماحصل آن مدیران حرفهای نیستند، بلکه حداکثر کسانی هستند که بتوانند به کار کارشناسی در سازمانها بپردازند و احتمالا پس از یک توسعه طولانی مدت به مصادر مدیریت اجرایی و حرفهای دست یابند.
افزایش سطح کیفیت نیازمند کاربست چند راه کار اساسی است:نخست ادامه برنامه خصوصیسازی،یعنی در واقع تا آنجا که ممکن است (به تصویر صفحه مراجعه شود) *کیانی:ساخت و بافت دانشگاههای دولتی ناسازگار با فعالیت آنها است بنابراین مقررات و شکل اداره دانشگاهها برای توسعه و تولید فکر و اشاعه آن به جامعه مناسب نیست و باید دگرگون شود.
کیانی:پیش از ورود به بحث ارائه راه حل میخواستم تاکید کنم که در این بحثی نیست که اصولا میتوان در یک کشور مدیران قابلی داشت که آنها هیچ آموزش مدیریتی را هم ندیده باشند و عکس آن هم صادق است یعنی کسانی که در واقع آموزش مدیریت را در موسسات آموزشی پرآوازده طی جهانخانی:تاسیس دانشکدههای غیر دولتی،افزایش حقوق اساتید و تشویق آنها به کار مشاوره،جذب دانشجویان با ضریب هوشی و قدرت تجزیه و تحلیل بالاتر،بازنگری در نحوه تدریس و برقراری مشوقهای لازم برای تدوین و ترجمه کتب مدیریت میتواند سطح آموزش ما را ارتقاء دهند.
اما جدا از آن بهنظر میرسد که در درجه اول تشخیص مساله اهمیت دارد یعنی اول باید در مجموعه کشور به این باور برسیم که ما درخصوص مدیریت مشکل داریم و قابلیتهای لازم را چه از جهت کمی و چه از جهت کیفی برای اداره واحدهای موجود و واحدهای موردنیاز آینده نداریم و همچنین به این باور که آموزش مدیریت میتواند سهم اساسی در توسعه قابلیتهای مدیر داشته باشد.