خلاصه ماشینی:
"این شواهد به آسانی بر نتایج وی خط بطلان کشیده و نشان میدهد همانگونه که پیشتر دیدهایم،بین فرهنگهای عصر مفرغ و آهن در شمال غربی ایران تغییر عمد فرهنگی وجود دارد و علاوه بر این در شکل سفالینههای عصر آهن نیز همگونی و یکدستی دیده میشود.
ق)/آهن i در دیگر محوطههای بررسی یا کاوش شد در سلدوز(همچون حاجی فیروز،نقده)،در ساحل غربی دریاچه اورمیه،در کردلر و هفتوان تپه،کوهپایههای البرز،نزدیک تهران در خوروین و قیطریه(که در آنها آثار پیش از عصر آهن وجود ندارد،در سیلک و به شکل محدودتری در گودین و گیان در مرکز غرب ایران)وجود دارد ولی در منطق ماهیدشت یا در لرستان وجود ندارد( ;levien 1987:241,247 young 1985:364 ).
بهعنوان مثال وی وفور ساغرهای شاخص این دوره در شمال را یاد آور شده( 1982:37 )ولی بدون ارائه شاهد یا انجام تحلیلی ادعا کرده که این شکل سفالی از«لرستان[در اینجا](گیان)»به این منطقه آورده شده،یعنی جایی که«پیش از عصر آهن i در آنجا وجود داشته»است.
(10)از آنجا که مدودسکایا( 1982:1 )معتقد است در هزار دوم ق م حوریا در منطقه اورمیه اسکان یافته بودند،این نتایج حاصل میشود که وی باید بر این عقیده باشد که(عقیدهای که در متن از ابزار آن اجتناب شده است)در عصر آهن ii و i ساکنان حسنلو و دینخا حوری زبان بودهاند.
(16)شاید بتوان گفت در نظر مدودسکایا،تپه گیان مهمتر از دینخا تپه بوده است،چون در تصویر شمار4 وی که جدولی است مصور که«روابط سفالی بین محوطههای عصر آهن i درایران»را نشان میدهد بدون هیچ توضیحی یک ستون به گیان اختصاص داده شده ولی دینخا که مجموعه بزرگتر و جامعتری از سفالینههای افق س."