خلاصه ماشینی:
"در ازدواج ما دو نیاز را باید برطرف کنیم 1-نیاز جنسی که خیلی مهم است 2-نیاز روحی-روانی که آن هم به نوبه خود مهم است البته ما نیازهای مادی هم داریم که بدون ازدواج هم قابل پاسخگویی است.
پس انگیزه ما برای زندگی مشترک ارضاء دو نوع نیاز است:نیاز جنسی و نیاز روحی-روانی.
ما چرا ما مبتلای به این نیازها شدهایم؟نیاز جنسی که غریزی است و در سرشت ماست.
بنابراین وضعیت ما در رابطه با عشق میتواند دو گونه متصور بشود: 1-وقتی که احساس عاشقانه داریم 2-وقتی که به واقع عاشق هستیم.
انسان برای داشتن زندگی مشترک در این عالم هستی گذاشته است.
بخاطر یک زندگی عاشقانه دست از سلطنت برداشت و تا حدود صد سالگی نز در کنار همسرش ماند!ولی ما این رابطه باشکوه را خراب میکنیم یا به استقبال خرابی آن میرویم!چرا که از آن هیچ چیز به جز رابطه جنسی،آن هم کج و معوج!-نمیدانیم.
اما رابطه عاقلانه-عاشقانه یعنی چه؟ رابطه عاقلانه-عاشقانه زندگی مشترکی است که البته دور از تصاویری که ما در ذهن داریم تحقق پیدا میکند.
با این حال عشق اولی یا خردگراست که عمومیت دارد و میتواند انسان پسیکولوژیک را هم به مرزهای دگرگونی فانکشنال بکشاند.
انسان فانکشنال که دور از محاسبه و مقایسه و رقابت زندگی میکند همیشه مستعد عشق اول و دوم است.
انسان فانکشنال که افق دید او تمیز و پاک است،همواره مهیای پذیرش عشق اول و دوم است.
با این همه این اتفاق(ورود عشق دوم)ممکن است هر لحظه از نو رخ دهد.
عشق اول دارای جاذبه جنسی است که تکراری خوشگوار دارد."