خلاصه ماشینی:
")در انتهای آن،کوشیده بود به خوانندهء مطلب چنین القا کند که آن عبارت مورد نقد،همچنان ادامه دارد(خدا میداند تا کجا)؛اما ایشان بزرگواری به خرج داده،و برای ملاحظهء حال خواننده و جلوگیری از اطناب کلام،از آوردن بقیهء آن خودداری کرده است!اضافه بر اینها،من متوجه نشدم چرا منتقد ویراستار ما تصور کرده است که استفاده از جملهها و عبارتهای طولانی-نه با آن تعبیر نادرست:"طولانی نویسی"-"مختص" ("فقط"،در اینجا حشو است)فرنگیان است؟ اما همهء آن عبارت طولانی،این است: "از پس روزگاری دراز که حبشیان بر یمن فرامان رانده بودند،اینک سیف،که خود از خاندان شاهان پیشین آن دیار بود،به دستیاری کسرای ایران،بر آنان چیزه گشته بود،و فرمانروایی یمن را به دست گرفته بود.
اما باور کنید متوجه ایراد مورد نظر ایشان نشدیم!آنگاه با توجه به سوابق دانشی و مهارتی و قوهء انتقاد ادبیای که در حین مطالعهء همین چند صفحه نقد از آقای بروجردی به دست آورده بودیم،به این نتیجه رسیدیم که حتما اینها هم ایرادهایی از نوع همان ایرادهای قبلی است!و آنها را جدی نگرفتیم؛و با لبخندی معنیدار، از کنارشان گذشتیم!
یعنی کاملا حساب شده،منطقی و قاعدهمند؛ در مورد ایراد بعدی آقای بروجردی،باید گفت: به خلاف آنچه وی مدعی شده است،قاعدهء رایج این است که جملهء معترضه را میان دو خط تیرهء کوتاه مینویسند،و نه"لای پرانتز"،آنچه در درون پرانتز آورده میشود،معمولا صورت دیگر(معنی)یک واژهء خاص،توضیحی اضافی یا فرعی راجع به آن، یا در داستان،مثلا توضیحاتی جنبی راجع به صحنه است؛که این کار زمانی صورت میگیرد که نویسنده نمیخواهد جریان یک گفتگو یا یک وصف خاص را،به خاطر آوردن آن توضیح فرعی،قطع کند(در بیان شفاهی،این کار با تغییر لحن گوینده صورت میگیرد)."