خلاصه ماشینی:
"»/}1 آیا برای فهم قرآن،اندیشه نمیکنندو اگر(قرآن)از نزد غیر خدا میبود،هر آینه در آن دگرگونی بسیار یافتهبودند.
»2 در مدخل بیانات خود،فصل الخطابآوردیم:قرآن مجید و تفسیر شیخ الطائفهرا،تا شک و تردید باقی نماند کهاندیشه در فهم بهتر و بیشتر قرآن،وظیفههمه مکلفان است.
اگر نگوییم مراد ازقرآن در اینجا،همه اجزای آن است،نصاو عقلا ثابت و استوار است که هر مکلفبه اسلام و مسلمانی،باید با مقاصد کلیقرآن آشنا باشد و بنابراین،باید مقدماتآن فهم و تدبر را بداند و اگر دانستن اومنوط به بیان اهلش باشد،برایشان واجباست که آن مقدمات را فراهم سازند کهبهطور قطع و یقین،یکی از مهمات آنهاترجمه قرآن است،برای غیر عربیدانان.
»/}4 [این قرآن]کتابی است که بر تو[ایمحمد]نازل کردهایم که[آنان همه]در آیههای آن اندیشه فهم کنند،و تاخردمندان به یاد آورند[حقایق تدبریآن را.
] به وضوح میبینیم که علت غایی نزولقرآن،اندیشه در فهم آیات آن و آگاهی برمراد الله و مقاصد قرآن است.
عذر اینکه بخشی از قرآن،که محتاجبیان است،بیان نشده،عذری شیطانیو غیر مقبول است،زیرا بر پیغمبر اسلام،بیان مشکلات قرآن واجب بوده و او تکلیفخود را انحام داده است.
بههرحال،برای امتهای غیر عرب،جوازورود در دروازه آن،به وسیله ترجمه قرآن مجید به دست میآید،اما چه ترجمهای؟ ترجمهای که غایت مستطاع باشد،برای فهم مراد الله از کلامش.
علم الدرایه و فقه الحدیث:یعنیحدیثشناسی و درجات قبول آنها و عملبه آنها،خصوصا احادیث مربوط به تفسیرو همچنین در حافظه داشتن و حاضر الذهنبودن و قدرت تداعی معانی،تا در وقتترجمه در اثر تداعی معانی مناسبات آن ازروایات به یاد آید و به فهم قرآن یاری دهد."