خلاصه ماشینی:
"طرحما اکنون این گونه به نظر میرسد: روش خود-بیانی-(بازیگر)منروش مشارکتی-(تماشاگر)توروش باز نمایی-(شخصیت)اوقبل از تعریف و نشان دادن این روشها باید یاد آوری کنم کهگذشته از برخورد با بازیگر به عنوان یک گوینده،منتماشاگر را نیز در ذهنم به عنوان یک شنونده دارم.
به طور کلی به شکلیرمز گونه شده توسط کمدی،میتوان تصور کرد که در این روش تماشاگر در مجموعهای از تلهها و ترفندها گرفتار شدهاست؛یا به بیانی دیگر،شخصیتی که بازیگر میآفریند دردنیایی زندگی میکند که تماشاگر نیز در آن است.
این که تا چه اندازه روسو طرح هانتکهرا پذیرفته باشد،جای ابهام دارد،اما عبارتی در مقاله دریدادر مورد روسو وجود دارند که به توصیف حیطۀ عملکردنمایش توهین به تماشاگر میپردازند و نشان دهندۀ اشتیاقروسو به موضوع حضورند: اما این چه صحنهای است که چیزی را به معرض نمایشنمیگذارد؟این مکانی است که بیننده،خودش بهتماشای خودش مینشیند و دیگر بیننده یا تماشاگرنخواهد بود و تفاوت بین بازیگر و بیننده،نمایش دهندهو نمایش داده شده را از درونش خواهد زدود.
تآتر پشت تلویحا به همانقاعدۀ«دیوار چهارم»اشاره داشت و همین طور به تمامیاستفادهها و سوء استفادهها از این ایده که صحنه تنهارو نوشتی از دنیای واقعی است و نه قصری مملو از ذوقهنر پیشگی که دنیای واقعی به وسیله قوانین خشک،دور ازآن نگهداشته شده است؛قوانینی از جمله این که بازیگرهمیشه باید رو به تماشاگر بازی کند،تآتر پشت ظاهرا بهآهستگی جا باز میکرد و تنها در قرن آخر با طبیعت گرایانجلوهگر شد،به بیانی دیگر،به نوعی نمایشنامه نیاز داشتکه بتواند آن را توجیه کند."