چکیده:
های اقتدارگرا ولی غیردوست آمریکا از منظر قدرت برخورد شد تا هرچه زودتر ماهیت و محتوای دموکراسی و حقوق بشر را در کشور خود پیاده کنند و گسترش دهند.درحالیکه دوستان آمریکا در خاورمیانه تنها به ارایه ویترینی از حقوق بشر تشویق میشدند،ولی از کشورهایی مانند ایران خواسته شد تا تحولات جدیتر و عمیقتری در موضوع حقوق بشر ایجاد کند.نوشتار پیشروی در همین زمینه به بررسی رهیافت آمریکا در زمینه حقوق بشر در منطقه خاورمیانه و ایران میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"اکنون نیز ایالات متحده آمریکا همین رهیافت نرمافزاری قدرت Soft power یعنی حقوق بشر را دنبال میکند،با این تفاوت که نومحافظهکاران آمریکا با آمیختن دو مؤلفه قدرت نظامی و گسترش دموکراسی به شیوهای افراطیتر سودای برتری و سروری و کنترل خاورمیانه و ایران را دنبال میکنند.
با این تفاوت که ایالات متحده در آن هنگام برای از رواج انداختن ایدئولوژی مارکسیسم ناچار به رویارویی با واحدهای سیاسی به نام کشور-ملت و سازمانهای منطقهای مانند ورشو و کومکون بود و امروز برای رویارویی با تروریسم بن لادنی، افراطگرایی اسلامی و جنبشهای آمریکاستیز سعودی،عراق و افغانستان ناچار به تقابل با شبکهای است که پشت سر هیچ واحد سیاسی قرار نگرفته ولی در همه جا و همه کشورهای منطقه میتوان از آنها ردپایی یافت.
به رغم اینکه در هزاره سوم میلادی 06 درصد دولتهای جهان با بیش از 06 درصد جمعیت دنیا دموکرات هستند و شمار کشورهای دموکرات طی سالهای 7891 تا 5002 از 07 کشور به 221 کشور افزایش یافت،7ولی موضوع دموکراسی و حقوق بشر همچنان چالش واحدهای سیاسی بین المللی است.
به کارگیری مشت آهنین برای احراز دموکراسی در برابر کشورهای یاغی Rogue States نظام بین الملل:دیپلماسی حقوق بشری ایالات متحده در افغانستان و عراق اینگونه ترسیم شدند.
درحالیکه آمریکاییها برپایه راهبرد استثناگرایانه (Exceptionalist) معیارهای حقوق بشری خود را برتر و بالاتر از دیگران میبینند اما روابط خارجی آمریکا در این موضوع فروتر(به گونهای دیگر)عمل میکند.
اما دوستی آمریکا با این کشورها و دشمنی آن با جمهوری اسلامی ایران به رغم اینکه از دیگر همسایگان خاورمیانهای خویش به مراتب جلوتر است، پارادوکس موضوع حقوق بشر آمریکا است."