چکیده:
اوپنیشادهای کهن از مهمترین منابع تفکر فلسفی ـ عرفانی هند بوده و هست،
بهگونهای که تقریبا همه مکاتبی که خود را در چارچوب باورهای سنتی هندو میدانند
(مکاتب آستیکه) کوشیدهاند حقانیت و اعتبار دیدگاههای خود را با استناد به عباراتی
از آنها اثبات نمایند. در این متون که توجه بسیاری از اندیشمندان در سراسر جهان را
به خود معطوف ساخته است، میتوان لطیفترین و دقیقترین اندیشههای حکمی هندو را
مشاهده کرد. این آثار که به اعتقاد محققان نشاندهنده ترکیبی از اندیشههای آریایی
و ماقبل آریایی هند است، بیانگر آموزهها و نگرشهای گوناگونی است، اما گرایش کلی
آنها نشاندهنده نوعی چرخش از اندیشهها و آثار پیشین هندو (بویژه وداها در معنای
خاص) است، که میتوان آن را چرخش از جهان بیرون به جهان درون و از ظاهر به باطن
دانست. مهمترین آموزه اوپنیشادی تأکید بر وحدت حقیقت (که آن را برهمن مینامد) و
معرفت به «خود» حقیقی انسان یا آتمن به مثابه معبری برای درک و دریافت آن حقیقت
یگانه است که با دیدن پردههای جهل و با عبور از لایههای گوناگون خودهای دروغین و
غیرحقیقی انسان امکانپذیر میشود.
خلاصه ماشینی:
"در اوپنیشادها دو صورت از «خود» مطرح است یکی خود مجسم[52] و محسوس[53] که فعالیت میکند و دارای احساسات و رنج و لذت و تغییر است که به آن جیوه (jiva) اطلاق میشود که همین شخصیت ظاهری انسان است، و دیگر آن خود حقیقی انسان که جوهره و اساس انسان را تشکیل میدهد و در عین حال نامحسوس، بدون تغییر و فارغ از رنج و انفعال و پیری و غیره است که همان آتمن است.
بنابراین اگر اعتقاد عمومی به اخلاق درست باشد، باید وجود یک خود (آتمن) منتقلشونده را بپذیریم و نیز جبران بیعدالتیهای او را در زندگی فعلی، در تداوم زندگی او در آینده بجوییم (کتهه اوپنیشاد: 2:2:7)[55] نکته اصلی در مورد آتمن که در اوپنیشادها مورد توجه قرار گرفته، چیستی آتمن یا خود حقیقی انسان است که اوپنیشادهای مختلف در قالب تشبیه و تمثیل به توضیح ماهیت آن پرداختهاند که مشهورترین آنها در اوپنیشادهای چاندوگیه، ماندوکیه و تیتریه مطرح شده است.
[87] به اعتقاد برخی هندشناسان، نظریه همانی آتمن و برهمن که به اعتقاد آنها «مهمترین تحول در کل تاریخ اندیشه هندی است»[88] نتیجه فرایندی است که از دوره منترههای متأخر و براهمنهها آغاز میشود و در اوپنیشادها تداوم مییابد، که براساس آن گرایشی وجود دارد به یافتن نوعی مطابقت میان فرد و جهان و یافتن مطابق و المثنایی از اجزای مهم هر کدام در دیگری، درواقع تلاش میشد تا جهان برحسب فرد توضیح یابد.
3. The thriteen principal Upanishads Translated by Max – Muler revised by suren Navlakha، wordsworth classics of world Littrature، 200."