چکیده:
برخی متکلمان بزرگ اسلامی، و پیش از همة آنها سید مرتضی (قده) برآنند که اگر شخصی حقیقتا مومن شود، محال است از ایمان برگشته و کافر گردد. این متکلمان برای اثبات نظریة خود به دلیل عقلی و نقلی تمسک کردهاند. دلیل عقلی آنها این است که مومن مستحق پاداش ابدی و کافر مستحق کیفر ابدی است. پس اگر مومن، کافر شود، اجتما ع پاداش و کیفر ابدی پیش میآید که محال است. در این نوشتار، این استدلال نقد شده است. همچنین با بررسی احادیث، نشان داده شده که هیچیک از آنها نمیتواند نظریة بالا را اثبات کند، گذشته از این که آیات صریح قرآن و احادیث بر وقوع ارتداد و کفر مومن تأکید میورزند.
خلاصه ماشینی:
"یکی از مباحث مرتبط با ایمان و کفر که کمتر از آن بحث شده این مسئله است که آیا ممکن است مؤمن حقیقی کافر شود یا خیر؟ شهید ثانی در کتاب حقیقة الایمان این مسئله را به این صورت مطرح میکند : «آیا ممکن است مؤمن پس از متصف شدن به ایمان حقیقی و واقعی کافر شود یا خیر ؟» و نظریة محال بودنکفر مؤمن را به برخی اصولیان از جمله سید مرتضی نسبت میدهد.
تقریرهای نظریة محال بودن کفر مؤمن درباره این نظریه به دو نکته باید توجه داشت: نخست آن که سخن دربارة جمع میان ایمان و کفر و این موضوع نیست که مؤمن، در حالتی که مؤمن است آیا میتواند کافر شود یا خیر، بلکه سخن در این است که آیا ممکن است صفت ایمان بر شخصی عارض شود و پس از مدتی این صفت از بین برودو به جای آن صفت کفر بر همان شخص عارض گردد؟ نکتة دیگری که در سخنان طرفداران این نظریه به چشم میخورد این است که مقصود از مؤمن کسی است که بهایمان حقیقی متصف شده است.
در ادامة بحث، سید مرتضی میگوید: بر اساس دلیل بالا اجتماع ایمان و کفر محال است، بنابراین، کسی که منکر نبوت بوده و کافر است، به خداوند نیز معرفت نداشته و معرفت او یا از روی سهو است یا نفاق یا تقلید و یا چیز دیگر که هیچیک از اینها معرفت و ایمان واجب که دارنده آن مستحق ثواب دائم است، نمیباشد."