چکیده:
مانند استعارههای قالبی مشکل و در بعضی موارد غیرممکن به نظر میرسد،ترجمه استعارات ابداعی ساده است و در ضمن استعارهء جدیدی،به نام استعارهء نو،جدا از تقسیمبندی نیومارک معرفی میشود و تمامی این موارد با نمونههایی از ترجمهء اشعار سهراب سپهری توسط مسعود فرزان و دانشجویان درس کاربرد اصطلاحات در ترجمهء نگارنده همراه میباشند.این مقاله در دو بخش مجزا ولی مرتبط باهم،نقش استعاره در زندگی و مشکلات احتمالی ترجمهء استعارات را به اختصار بررسی میکند. بخش نخست که اساسا مبتنی بر نظریات لیکاف،در کتاب استعاراتی که با آنها زندگی میکنیم،میباشد،نشانگر این امر است که نظام تصوری زندگی ما استعاری است و تعبیرات استعاری ما بر اساس این نظام شکل میگیرند و مثالهایی از زبان فوتبال،به عنوان محبوبترین ورزش ایران و جهان آورده شده که به خوبی مؤید این نظریه است.در تمامی ین مثالها تصور استعاری این است که فوتبال یک جنگ است و تعبیرات استعاری ناشی از این تصور نیز از طریق مثالهای مرتبط بیان شده است و از آنجا که زبان فوتبال جزء لاینفک زبان زندگی روزمره میباشد،به جاری بودن استعاره در زندگی واقف میشویم. در بخش دوم ضمن بررسی تقسیمبندی استعارات از دیدگاه نیومارک درمییابیم به همان اندازه که ترجمهء بعضی استعارات،
خلاصه ماشینی:
"پس از آنجا که استعاره با فرهنگ عجین شده است،ترجمهء آن نیز نسبی است،ولی چیزی را که میتوان با صراحت بیان کرد،این است که این در مورد تمامی استعارهها صدق نمیکند،اگر در مورد نوع قالبی آن چنین است،در مورد نوع ابداعی کاملا قضیه فرق میکند و میتوان به جرأت ادعا کرد که ترجمهء استعارههای ابداعی،میتواند مطلق باشد.
برای مثال به ترجمهء اشعار سهراب سپهری توسط فرزان توجه شود که در سال 7791،یعنی حدود 11 سال قبل از انتشار کتاب نیو مارک که برای اولین بار انواع استعاره و ترجمهء آنها بررسی شده،بوده است و مشخص میشود که تمامی استعارات ابداعی اشعار سهراب به همان صورت ابداعی به انگلیسی برگردانده شدهاند،یعنی اینکه مترجم نیز ناخودآگاه و براساس غریزه و نبوغ ذاتی خود این استعارات را از زبان مبدأ به مقصد منتقل میکند.
به نمونهای از این ترجمههای دانشجویی توجه شود: ببین همیشه خراش است روی صورت احساس The face of feeling که پاک پاک شود صورت طلایی مرگ The golden face of death توت روی پوست فصل The skin of season پسر روشن آب The bright lad of water عقاب خورشید The eagle of sun البته این بررسی تنها محدود به اشعار سهراب سپهری و ترجمههای آن بوده است، ولی وجود استعارههای ابداعی در اشعار سایر شعرای ایران،خصوصا شاعران نوپرداز، فراوان به چشم میخورد و ترجمهء آنها نیز تحقیقا به صورت استعارات ابداعی میباشد و میتوان این استعارات را جزء همگانیهای زبان محسوب نمود."