چکیده:
رابطة زبان رمان با واقعیت مسأله ای است که از آغاز ظهور این نوع ادبی مورد بحث بوده، و اکنون نیز با وجود تئوری های مدرن و پست مدرن همچنان مورد توجه است. بر این اساس، مسألة حضور یا غیاب واقعیت در زبان رمان، موجب چالش بین دو مکتب عمده در عرصة ادبیات شده است. از یک سو واقع گرایی(Realism) در پی به فرض گرفتن حضور واقعیت در زبان رمان و ازسویی دیگر، نسبت به مدرنیزم، در پی اثبات غیاب آن است. در این مقاله پس از ارائة تاریخچه ای از نظریات مختلف دربارة مکاتب رئالیزم و پست مدرنیزم ، نظریات میخائیل باختین، منتقد روسی، دربارة زبان رمان مورد بحث قرار گرفته، و تلاش شده است با استفاده از این نظریات، تضاد بین این دو مکتب بر سر زبان رمان به گفت وشنودی ذاتی در درون رمان تبدیل شود.
خلاصه ماشینی:
"نام میبرد،به راستی به مدلولهایی خارج از زبان اشاره میکند؟و یا اینکه این نشانهها چیزی خارج از خود را دربرنمیگیرند و وابسته به هیچ واقعیت و معنایی خارج نمیباشند؟به بیان دیگر،آیا زبان با واقعیات خارج از خود ارتباط دارد یا اینکه واقعیت از زبان جداست؟این مساله در سالهای اخیر با پیدایش رمانهای پست مدرن و موضعگیریهای آن در برابر رمانهای واقعیتگرا (Realism) ،خود را به صورت یک تضاد عمده در فن داستانویسی و رمان نمایان کرده است.
"آنچه که بارت به آن"توهم دلالتگرایانه"8 (Referential illusion) میگوید،بنابراین،این نوع هنر باید که زندگی و رفتارهای هم عصر خویش را با مشاهدهای موشکافانه و تحلیلی دقیق مورد تحقیق قرار دهد،و در این کار میباید که پرشور،غیر شخصی و با عینیت باشد"9 و البته تمام تفکرات چنین مکتبی برپایۀ عقل سلیم بنا شده است که سرچشمۀ اصلی فلسفۀ واقعگرایی میباشد.
15 اما سوال اینجاست که آیا واقعیت و واقعگرایی در ادبیات و داستاننویسی به راستی امکانپذیر است؟ آیا در رمانهای پست مدرن که اساس کار خویش را نگرش نوین به زبان و واقعیت گذاشتهاند،هیچ اثری از تمهیدات واقعگرایانه و صنایع آن وجود ندارد؟در پاسخ به این سئوال باید صراحتا گفت که چنین تلاشی اصولا بیهوده است و تجربۀ رمانهای پست مدرن نشان داده است که واقعگرایی بههرحال،به نحوی خود را در درون رمان قرار میدهد.
اینجا این سوال به وجود میآید که چگونه ممکن است ادبیات هم دالی (signifier) تلقی شود که ارتباطی با مدلول (signified) و معنای خود ندارد(از دیدگاه پست مدرنیزم)،و هم دالی تلقی شود که ارتباطی محکم با مدلول خود،یعنی واقعیتی برونی داشته باشد(از دیدگاه واقعگرایی)؟به نظر میرسد این مساله تناقضی است که واقع گرایی از یکسو و پست مدرنیزم از سویی دیگر بر سر آن در حال نزاع هستند."