چکیده:
این مقاله با نگاهی تازه به زندگی،آثار،احوال و افکار معروف کرخی میکوشد: 1.ابعاد مختلف زندگی فردی،اجتماعی،تربیتی،عبادی و عرفانی معروف را روشن سازد 2.ارتباط معروف کرخی با امام رضا(ع)را به استناد منابع رد کند)؛ 3.تأثیرپذیری معروف را از صابئیان معلوم سازد؛ 4.گفتار و اقوال و ادعیهء معروف را بررسی و تحلیل نماید؛ 5.نقش معروف را در تکوین تصوف اسلامی از زهد به تصوف روشن نماید؛ 6.انعکاس داستانهای وی را در ادب فارسی نشان دهد. این مقاله با اتکا به منابع معتبر دربارهء معروف نگاشته شده و ضمن بحثی کوتاه به نقد منابع دربارهء معروف میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"(ترجمۀ رسالۀ قشیریه،ص 29؛جمهرۀ الاولیا،142/2؛وفیات الاعیان و ابناء الزمان و شذارات الذهب،360/1)خواجه عبد الله انصاری پدر معروف را از موالی حضرت رضا(ع)و دربان وی میداند و حتی دلیل مرگ معروف را نیز ازدحام شیعیان بر در خانۀ حضرت نقل میکند.
عطار در تذکرۀ الاولیا بیشترین داستانها را از معروف نقل میکند: «معروف کرخی و زمزم» محمد بن منصور توسی گفت-رحمة الله علیه-به نزدیک معروف بودم در بغداد ،اثری در روی او دیدم.
»(سلک السلوک،ص 185) «معروف و پرسش دوست» یکی از دوستان معروف کرخی با وی گفت:«بگوی تا آن چیست که تو را این چنین از خلق و از دنیا نفور کرده است و به خلوت و عبادت مشغول کرده است؛ بیم مرگ است یا بیم گور یا بیم دوزخ یا بیم بهشت؟»گفت:«این همه چیست ؟پادشاهی است که این همه به دست اوست،اگر دوستی وی بچشی این همه فراموش کنی و اگر تو را با وی معرفتی و آشنایی با دید آید از این همه ننگ داری.
ص 331) «معروف و ترحم بر موران» به معروف کرخی یکی داد پند#که بار رشته،انبان جو را ببند که حالی برآیند موران ز خاک#نمایند انبانت از دانه پاک برآشفت معروف فرخنده خوی#که اینگونه ناسخته دیگر مگوی بپرور ضعیفان رنجور را#چه بندی ره روزی مور را جوانمردی آموز،ای تنگدل#جفا بر ضعیفان کند سنگ دل چرا دانه از مور داری دریغ#نداری مگر شرم از ابر و میغ ندانی به این حرص و بخل قوی#که فردا تو خود رزق موران شوی مکن نخل انصاف از بیخ دین#اگر خدمتی میتوانی بکن (دیوان حزین لاهیجی."