چکیده:
آموزش نادرست علوم اسلامی میتواند همراه با آسیب و خطر باشد.این خطر برای فراگیرانی که قصد ندارند به شکل تخصصی به علوم اسلامی مشغول شوند بیشتر است.حتی اگر آموزش دقیق و کامل باشد،این پرسش باقی است که آیا این آموزش مفید خواهد بود؟وضعیت نامطلوب برخی از پرورشیافتگان در نظام تربیتی مبتنی بر آموزش آکادمیک علوم اسلامی، باعث شده است فایدهء آموزش علوم اسلامی مورد تردید قرار گیرد؛به گونهای که برخی در گفتار و رفتار،به عدم آموزش مستقیم علوم اسلامی برای مخاطب عمومی توصیه میکنند.این مقاله با نادرست دانستن مطلق بودن این نتیجهگیری،در تلاش است با تفصیل مسئه برحسب نوع دانش و مخاطب،هدف مطلوب و معیاری از شیوهء مطلوب آموزش را براساس تصویر مفروض خویش از دینداری،مبانی فکری رفتارها و سطوح علمآموزش در مقام"باید"و ساختار علوم اسلامی مدون در مقام"هست"تبیین کند.مدل پیشنهادی"نظام تربیتی مبتنی بر آموزش آکادمیک"در این مقاله،دو شکل از آموزش آکادمیک را تجویز میکند: الف)آموزش علوم اسلامی در مقام"به کار بستن"،که به عنوان"آموزشهای اسلامی"یا"علوم اسلامی کاربسته"از آن یاد میشود.ب)آموزش علوم اسلامی با تأکید بر اهداف نگرشی و به شکل مرتبه دوم،که با عنوان"چشمانداز کلی از علوم اسلامی"از آن یاد میشود.
An incorrect teaching of Islamic sciences can be harmful and
dangerous. This can be more harmful for those who don't want fo
learn Islamic sciences in a specialized manner. Even if the teachings
are precise and complete, the question remains whether this method is
useful or not. The unfavourable position of some who are the products
of an education system based on the academic teachings of Islamic
sciences has resulted in expressing reservations on the advantage of
Islamic sciences, to the extent that some, in their behaviour and
expressions, have suggested the discontinuation of teaching Islamic
sciences to the general public. The article says such an outright
conclusion is wrong. It then details the issue, based on the type of the
science and its addressee, the optimal goal, the desirable model for
teaching as per any given concept of religion, bases of intellectual
attitudes. and the levels of education, to give a proper definition of the
structure of Islamic sciences on the basis of “what should be" and
“what it already is”. The proposed model of the educational system
based on academic teaching, in this article, suggests two forms of
academic teaching: (1) Teaching Islamic sciences for practical
application, which could be called “Islamic Teachings” or “Applied
Islamic Teachings" (2) Teaching Islamic sciences by emphasizing on
ohservational goals for secondary purposes, which could be called "A
General Outlook of Islamic Sciences”
خلاصه ماشینی:
حتی اگر آموزش دقیق و کامل باشد،این پرسش باقی است که آیا این آموزش مفید خواهد بود؟وضعیت نامطلوب برخی از پرورشیافتگان در نظام تربیتی مبتنی بر آموزش آکادمیک علوم اسلامی، باعث شده است فایدهء آموزش علوم اسلامی مورد تردید قرار گیرد؛به گونهای که برخی در گفتار و رفتار،به عدم آموزش مستقیم علوم اسلامی برای مخاطب عمومی توصیه میکنند.
این مقاله با نادرست دانستن مطلق بودن این نتیجهگیری،در تلاش است با تفصیل مسئه برحسب نوع دانش و مخاطب،هدف مطلوب و معیاری از شیوهء مطلوب آموزش را براساس تصویر مفروض خویش از دینداری،مبانی فکری رفتارها و سطوح علمآموزش در مقام"باید"و ساختار علوم اسلامی مدون در مقام"هست"تبیین کند.
در این نگاه با تحلیل علمشناسانه محتوای آموزشی به این پرسشها پاسخ داده میشود که: دانستن علوم اسلامی،چگونه دینداری فرد را استحکام میبخشد؟ با توجه به این نکته که علوم اسلامی به شکلهای مختلف ارائه میشود،چه شکل و چه میزان از آموزش علوم اسلامی برای دیندار آگاه لازم است؟ کدام یک از روشهای موجود نامطلوب میباشند؟ رابطه آموزش علوم اسلامی با دیگر مؤلفههای مؤثر در تربیت دینی چگونه است؟ وضعیت متعادل در توجه به این مؤلفهها در یک مدل کدام است؟ مفروضات تبیین مسئله تبیین محتوای درسی براساس تفکیک موارد مناسب از نامناسب برای آموزش،ما را در طراحی مدل مطلوب در تربیت"دیندار آگاه"یاری میکند؛چراکه اگر تربیت دینی به مثابهء یک فرایند در نظر گرفته شود،شامل مراحلی است و باید به پرسشهایی پاسخ دهد که پاسخ صحیح،مستلزم داشتن اصول و معیارهای آموزش مطلوب است.