چکیده:
خلاقیت از مقولههای مهم دنیای کار و زندگی فعلی است و این بخاطر آن است که شتاب و سرعت در تولید کالا و خدما،ایجاد تنوع و پاسخگویی سریع به انتظارات و خواسته های مشتری مدیون سرعت خلاقیت،ایدهپردازی و تبدیل ایده به عمل و محصول است. داشتن دیدگاه همهجانبهنگر به مقوله خلاقیت در بارور شدن،توسعه و تعمیم خلاقیت نقش مهمی دارد خانوادهها،جوامع و سازمانها ناگزیرند برای کسب مزیت رقابتی، خلاقیت را محور قرار دهند.خلاقیت در خانواده موجب استفاده بهینه از زمان،فرصتها و رفاه مادی و معنوی گردیده و در جوامع نیز رفاه اجتماعی،اخلاق و برخورداری بهتر از مواهب را به دنبال دارد و در سطح سازمانها منجر به بازآفرینی فرآیندها،محصول و جوان سازی سازمان میگردد.بنابراین برای پرورش خلاقیت نیاز است بسترهای آن فراهم شود، در خلاقیت عوامل تسهیلکننده متعددی دست به دست هم میدهند تا آن شکل گرفته و بارور گردد.یکی از سازوکارهای میان بر تبدیل سازمانهای ملی به سازمانهای جهانی تولید محصولات جدید،متنوع و دارای ارزش افزوده از طریق خلاقیت میباشد.خلاقیت نیازمند بسترسازیهای چندبعدی است و با مدیریت یکپارچه میتوان آن را منشاء جهانی شدن قرار داد.بر این اساس و با توجه به اهمیت موضوع و نقش آن در جهانیسازی سازمانها در این مقاله مطالب زیر مورد بحث و تحلیل قرار میگردد. بسترهای چندبعدی پرورش خلاقیت:فرهنگهای تسهیلکننده خلاقیت سازمانهای تسهیلکننده خلاقیت:زندگی خانوادگی،تسهیلکننده خلاقیت ویژگیهای شخصی تسهیلکننده خلاقیت:قلمروهای تسهیلکننده خلاقیت ساز و کارهای افزایش خلاقیت فردی استراتژیهای افزایش خلاقیت سازمانی مشتمل بر: الف)استراتژی تبدل سازمان به سازمان یادگیرنده ب)استراتژی ایجاد فرهنگ خلاقیت سازمانی ج)استراتژی پذیرش شکست در سازمان د)استراتژی تغییر دیدگاه مدیریت بر افراد خلاق
خلاصه ماشینی:
"بسترهای چندبعدی پرورش خلاقیت:فرهنگهای تسهیلکننده خلاقیت سازمانهای تسهیلکننده خلاقیت:زندگی خانوادگی،تسهیلکننده خلاقیت ویژگیهای شخصی تسهیلکننده خلاقیت:قلمروهای تسهیلکننده خلاقیت ساز و کارهای افزایش خلاقیت فردی استراتژیهای افزایش خلاقیت سازمانی مشتمل بر: الف)استراتژی تبدل سازمان به سازمان یادگیرنده ب)استراتژی ایجاد فرهنگ خلاقیت سازمانی ج)استراتژی پذیرش شکست در سازمان د)استراتژی تغییر دیدگاه مدیریت بر افراد خلاق کلیدواژه: خلاقیت،فرهنگ،تغییر،رهبری مقدمه از طریق کارکنان میتوان فرآیندهای جهانی کردن سازمان را سریعتر ایجاد و نهادی نمود.
برای پرورش خلاقیت مهم توسعه فرهنگی است که در آن هیچ فکری بد تلقی نشود بطور مثال در شرکت«یووینک»جلسات منظم «ترکیبی»برای عرضه ایدههای جدید برگزار میشود ارزش این ایدهها به بحث گذاشته نمیشود اولویت صرفا این است که تا اندازه ممکن ایده از ذهن افراد مختلف خارج و وارد ذهن گروه گردد سپس این ایدهها به صورت معما یا مساله گروه درآمده و جریان مییابند چند ماه بعد نیز غالبا یک نفر و(نه فردی که اولیه قبل از همه به ذهنش خطور کرده بود)به کشف مهمی میرسد که امکان پیشرفت را میدهد.
تقویت فرهنگ خلاقیت موجب میشود تفکر آسانساز که زمینه خلاقیت است ایجاد شود که نوآوری را به دنبال دارد و پس از مدتی کارکنان تبدیل به نوآوران آسانساز میگردند این گونه افراد با ویژگیهایی که دارند به جهان شدن سازمانی کمک زیادی میکنند.
بنابراین لازم است برای ارتقاء خلاقیت سازمان به انحاء مختلف کست را مقدمه تولید ایدههای جدید کارکنان قرار دهد و کارکنان این اطمینان را داشته باشند که به همراه ایده و شکست آن مورد مأخذه قرار نمی گیرند."