چکیده:
این مقاله حاصل مطالعهای است در باب ماهیت رویکرد غالب بر جامعهشناسی در ایران،که طبق فرضیهء آغازین آن،سنت پوزیتیویستی است.مقاله با بررسی تجربی مقالات جامعهشناسی نامه علوماجتماعی،رسالههای کارشناسی ارشد جامعهشناسی و طرحهای انجام شده در موسسهء تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران سعی دارد این فرض را آزمون کند.در پایان آنچه حاصل میشود بیانگر غلبه تحقیقات پیمایشی کمی است که خود در چارچوب رویکرد پوزیتیویستی میگنجد.با این حال به نظر میرسد مقتضیات و ملزومات روشهای کمی نیز بهطور شایسته رعایت نشده است.همچنین دریافتیم که جامعهشناسی در ایران،به مرور زمان از مطالعات بیشتر بنیادی و کیفی به سوی مطالعات عمدتا کاربردی و کمی حرکت کرده است.
خلاصه ماشینی:
"به نظر آنها پوزیتیویسم به لحاظ تاریخی حاوی شش معناست که عبارتند از:1)وحدت علم: براساس قائل بودن به جهان دارای نظم علی،متجانس و یک بعدی که واحد بنیادی تجربه آدمی را فراهم میکند 2)تجربهگرایی:ضدیت با متا فیزیک که در دو شکل پدیدارگرایی و طبیعتگرایی خود را نشان میدهد 3)عینیگرایی:برمبنای جدایی عین و ذهن،تاکید بر ابژه و نفی سوژهء خود بنیاد 4)فراغت ارزشی:مبتنی بر ایدهء لزوم حفظ جدایی منطقی واقعیات و ارزشها و تولید گزارهها طبق الگوی طبیعی فارغ از تمایلات و ارزشهای شخصی،اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی 5)ابزارگرایی:توجه و تاکید اصلی بر دستکاری جهان به جای فهم؛یعنی تئوری،چیزی بیش از ابزار تولید نیست 6)فنگرایی:توجه و تأکید بر فنون به جای رشد و توسعه دانش(دلنتی و استریدام،3002:4-31).
انتقادات کسانی چون بلومر-که خود به خاطر ویژگی غیر تجربی بودن کارش مورد انتقاد قرار میگرفت-برای او غیر قابل فهم بود،زیرا او مطالعات پرسشنامهای فردی را تنها نوع تحقیقات اجتماعی میدانست که بایستی به عنوان نقطهء آغاز تحقیق تجربی به خدمت گرفته شود.
ادعای دوم مقاله،در ادامهء هدف اول و مبنی بر این امر بود که حتی با فرض ورود بحثهای انتقادی دربارهء پوزیتیویسم به جامعهشناسی در ایران،این علم هنوز هم در عمل،عمدتا با این روش کار میکند و این سنت،سیطرهای تقریبا همهگیر بر تحقیقات انجام شده در ایران دارد.
جدول شمارهء 8-طرحهای انجام شده در مؤسسهء مطالعات،28-0431 (به تصویر صفحه مراجعه شود) نتیجهگیری یافتههای فوق الذکر،اگرچه ممکن است یکی از فرضیات اصلی ما را،که دال بر حضور و غلبهء رویکرد پوزیتیویسم بود رد کند،اما خود دلالت بر وضعیت دیگری دارد که ما آن را به "آشفتگی"تعبیر کردیم."