چکیده:
آنچه در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است، بررسی مسئله نجات، فلاح و رستگاری و
عوامل و موانع آن از دیدگاه دو دین توحیدی بزرگ یعنی اسلام و مسیحیت است. مسئله
نجات از دیدگاه مسیحیت نجات از گناه و مرگ ابدی است مهمترین عوامل نجات «ایمان» و
«فدا» و نیز از «گناه» و «شریعت» به عنوان موانع نجات نام برده میشود.
اما مسئله نجات از دیدگاه اسلام، نجات از تمام آلام و عذابهای روحانی و جسمانی عالم
پس از مرگ است. عوامل آن «ایمان»، «عمل صالح»، «توبه» و «شفاعت» و موانع آن «گناه»،
«کفر»، «شرک» و «نفاق» است.
The article discusses the issue of salvation and prosperity، its facilitators and obstacles from the two major monoist religions perspective، Islam and Christianity. Christianity sees salvation as a mean to purify the man from the sins and considers “faith” and “sacrifice” as facilitators and “sin” and “Sharia” (set of religious rules) as obstacles to salvation.
But Islam regards salvation as a mean to free man from all physical and spiritual pains and difficulties of the hereafter. “Faith”، “good deeds”، “repentance” and “intercession” are facilitators and “sins”، “atheism” and “hypocrisy” are considered as obstacles to salvation.
خلاصه ماشینی:
"اگر بنا به اعتقاد مسیحیت، مرگ عیسی بر صلیب، کفارة گناهان همه پیروان او و یا تمام بشریت شد، پس تکلیف امتهای گذشته و قبل از جریان فدا و حداقل انبیای امتهای قبل، مانند حضرت ابراهیم و موسی(ع) و امثال آنها، چه میشود؟ آیا آنان با حالت شقاوت و آلوده به گناه از دنیا رفتهاند یا به سعادت رسیدهاند؟ آنان در عالم پس از مرگ چه وضعیتی خواهند داشت؟ بعد از عمل فدا، ایمان به معارف و انجام عمل صالح چه سودی خواهد داشت؟ چرا مسیحیان باید در آیین اعتراف و سر توبه شرکت کنند و مجددا توسط کشیشان کلیسا آمرزیده شوند؟ طلب بخشش برای اموات چه معنایی خواهد داشت؟ آیا ممکن است بار سنگین گناه تمام انسانها را بر ذمة یک فرد بیگناه گذاشت؟ یا اخلاقا ممکن است تمام انسانها فقط به خاطر فدیة یک شخص از مسئولیت سنگین گناهانی که مرتکب شدهاند، معاف گردند؟ پس دوزخ برای چه آفریده شده است؟ آیا اساسا نجات در این دنیای مادی و فانی ممکن است یا خیر؟ نمونههای دیگری از این قبیل سؤالات که تا به حال مسیحیان هیچ پاسخ قانعکنندهای به آن ندادهاند، اساس مسئلة فدا را تا آنجا با مشکل رو به رو کرده است که در تفسیر آن گفتهاند: مرگ مسیح تنها سرمشقی اخلاقی و حاکی از عشق الهی کسی است که زندگی خویش را برای دیگران ایثار کرده است."