چکیده:
این مقاله در صدد بررسی و تطبیق فقه و سیاست در اندیشه سیاسی امام محمد غزالی و
امام خمینی است با تأمل در اندیشه آن دو میتوان گفت که فقه و سیاست در حوزه حکمت
عملی قرار میگیرد و نیز سیاست تابعی از فقه است.
برای تبیین نسبتسنجی فوق به مباحثی چون ماهیت فقه سیاسی ماهیت عمل سیاسی و ماهیت
فقهی سیاست از منظر این دو اندیشمند پرداخته شده است.
This article has made an attempt to study the effective role of human differences and different interpretations in the creation of intellectual schools. Although the impact of this factor can be studied from different perspectives، i.e.، theological، political، law and the formation of different behaviors، the present article attempts to study it theoretically in Muslim community and culture. Making full use of the contents of Quran and traditions، the author seeks for the idea of Islamic sources about human differences. The study suggests that Quran admits different levels and understanding of man its consequences in Muslim ideas and thoughts. Everlasting dispute of "hearing and intellect" and consequently some other philosophical courses in the first century after emigration of holy prophet are some cases the author attempts to study.
خلاصه ماشینی:
"پرسش این است: اگر مقصود این باشد که فردی مورد اطاعت قرار گیرد و مردم را از نزاع و کشمکش باز دارد و آنها را به مصالح دنیوی و اخرویشان راهنمایی کند و چنین کسی دارای همه شروط امامت به استثنای شرایط قضاوت باشد، اما به علما رجوع کند و به گفته آنها عمل نماید، دربارهاش چه باید گفت؟ آیا خلع وی و مخالفت با او واجب است یا اطاعت کردن از وی؟ غزالی در جواب میگوید: خلع او واجب است، به شرط اینکه قدرت جایگزینی فرد دارای شرایط، بدون وقوع فتنه و شعلهور شدن آتش جنگ، موجود باشد.
»49 امام خمینی(ره) در اینجا هیچ استدلالی بر اخروی بودن این علم نمیکند البته در همین کتاب با مقایسهای که بین این سه علم میکند، سنت قائمه را «راجع به تعبد صرف» میداند که «عقول از ادراک آن عاجزند» و طریق اثبات و فهم آنها سنت است، چنانکه تعبیر و توصیف «قائمه» نیز مناسب همان واجبات شرعیه است؛ زیرا «اقامه» واجبات و برپا داشتن و «اقامه» صلوات و زکوات و غیر آن، تعبیر شایع صحیحی است و این کلمه در آن دو دیگر به کار برده نمیشود، و تعبیر از آنها به آن غیر صحیح است.
امام کوشیده است با استفاده از ادله عقلی و نصوص اسلامی و به خصوص از رویه سنت پیامبر(ص) و معصومان(ع) و همچنین از روش و سیره جامعه صدر اسلام(شیوه تاریخی)، جامهای شرعی بر تن سیاست بپوشد و به تعریف سیاست و کارگزاران و مجریان آن و مراحل و مراتب آن و همچنین به ویژگیها و قلمرو و محدوده اختیارات آنها بپردازد و نیازهای سیاسی جامعه خود را در قلمرو احکام فقهی پاسخ بدهد."