خلاصه ماشینی:
"اکنون می گوییم: از یک سو, روایات فراوانی بر (رؤیت) ـ حتی به صورت حصر مانند (لا تصم إلا للرؤیة) یا (لیس علی أهل القبلة إلا الرؤیة) ـ وعدم امکان نادیده گرفتن آنهاتأکید کرده اند و از سوی دیگر, رؤیت موضوعیت ندارد, و مقتضای رعایت این دو جهت آن است که بگوییم: (رؤیت) در ادله, طریق است برای وصول قمر در مدار خود به نقطه ای خاص که از آن تعبیر می شود به (رؤیت پذیری به هنگام غروب آفتاب) یا (قابلیت رؤیت) یا (امکان رؤیت); یعنی شارع مقدس رؤیت پذیری هلال را به هنگام غروب خورشید ـ یا اندکی بعد از آن ـ ملاک و نشانه شروع ماه قمری و تحقق عنوان (ماه) و ترتب آثار (ماه) قرار داده است; هرچند هلال به سبب مانعی مانند ابر رؤیت نشود یا اساسا کسی استهلال نکند.
اکنون می گوییم: از یک سو, روایات فراوانی بر (رؤیت) ـ حتی به صورت حصر مانند (لا تصم إلا للرؤیة) یا (لیس علی أهل القبلة إلا الرؤیة) ـ وعدم امکان نادیده گرفتن آنهاتأکید کرده اند و از سوی دیگر, رؤیت موضوعیت ندارد, و مقتضای رعایت این دو جهت آن است که بگوییم: (رؤیت) در ادله, طریق است برای وصول قمر در مدار خود به نقطه ای خاص که از آن تعبیر می شود به (رؤیت پذیری به هنگام غروب آفتاب) یا (قابلیت رؤیت) یا (امکان رؤیت); یعنی شارع مقدس رؤیت پذیری هلال را به هنگام غروب خورشید ـ یا اندکی بعد از آن ـ ملاک و نشانه شروع ماه قمری و تحقق عنوان (ماه) و ترتب آثار (ماه) قرار داده است; هرچند هلال به سبب مانعی مانند ابر رؤیت نشود یا اساسا کسی استهلال نکند."