چکیده:
خراسان و ماوراء النهر در تاریخ ایران و اسلام متن جغرافیای تاریخی شهرهای ایران که دارای شصت و سه بند میباشد،به احداث شصت و یک شهر و دیار و بناهای گوناگون در ماوراء النهر خراسان و دیگر نقاط ایران پرداخته است.در اصل متن از یکصد و پانزده شهر بزرگ و کوچک سخن رفته است ولی از سرنوشت و چگونگی ساخته شدن پنجاه و چهار شهر آن اطلاعی در دست نیست.شهر بغداد بهعنوان شصت و یکمین شهر توسط خلیفه ابو نصر معروف به ابو الدوانیق ساخته شده است.گردآوری و تدوین نهایی آن شهر به هشتصد سال پس از میلاد مسیح نسبت داده شده است.در این متن شهر سمرقند را کاووس پسر قباد پیافکند و سیاوش پسر کاووس آن را به پایان رساند.در سمرقند هفت پادشاه بودند؛جمشید،فریدون،منوچهر،کیکاووس،کیخسرو لهراسب و گشتاسب.نفرین شده افراسیاب شهر را ویران و آن را بتخانه کرد.در شرق ماوراء النهر نبت و در جنوب آن خراسان و در غرب آن غور است. ماوراء النهر از دیرباز به خاطر آبادانی و وفور محصولات،مراکز تولیدی و تأسیسات اقتصادی پایگاه دادوستد و مرکز تجارت بوده است.سمرقند، نخشب،ویشگرد،خجند و فرغانه از بلاد ماوراء جیحون درخطه خراسان ذکر شده است.
خلاصه ماشینی:
مولف این متن معلوم نیست که کدام جغرافیادان ایرانی بوده و از آنجایی که بناکننده شهر بغداد به عنوان آخرین و شصت و یکمین شهر از خلیفه ابو منصور(ابو الدوانیق)نام برده شده است،بیتردید نگارش این رساله مربوط به سده نهم میلادی است،زیرا خلیفه نامبرده در سال 457 میلادی به خلافت رسید و زمان گردآوری متن مزبور تقریبا هشتصد سال پس از میلاد مسیح دانسته شده است(مشکور،محمد جواد(1731): جغرافیای تاریخی ایران باستان ص 122) قدمت این متن را بیشتر از خداینامه که مورد استفاده عبد اللّه بن مقفع،دقیقی و حکیم ابو القاسم فردوسی قرار گرفته است،میدانند،اطلاعات بیشتر که مبتنی بر تحقیقات مطئمن تاریخی و جغرافیای تاریخی است،توسط خورشناسان و به ویژه ایرانشناسان هماکنون در دست است که پرداختن به آن در حوصله این سخن و مقاله نیست.
ماوراء النهر قرنها بزرگترین مهد تمدّن اسلامی ایارن و مرکز حکومتهای ایرانی بودهو تا عصر حاضر(دوره قاجاریه) تابع حکومتهای مرکزی ایران قلمداد میشده است(دهخدا،علی اکبر،لغتنامه تحت ماوراء النهر)در بلخ(باکتریا،باختر)درخشان شهر نوازک (Navazak) را اسفندیار پور گشتاسب بنا کرد و دشمنان چندی چون بیغوخان و سنچپیک (Sangapik) خاقان ترک و ارجاسپ فرمانروای خیونیان(هونها)را از آن سامان براند.
رنه گروسه سرزمین ماوراء النهر را که در آثار جغرافیدانان،مورّخان و سایر پژوهشگران و دانشمندان ایران و اسلام آمده است سغد باستان میداند و دو سرزمین پارسی زبان را چنین معرفی میکند:یکی ایران اصلی که در مغرب واقع است و افغانستان که در مشرق آن قرار گرفته ولی در آن سوی رود جیحون (Oxus) (آمودریا)تمدن ایرانی،7331،ص 7)و درعصر اسکندر مقدونی و سلوکیان حاکم باختر(باکتریا،بلخ)آن منطقه را نیز در قلمرود خود داشت.