چکیده:
در اصطلاح اهل ادب مدح یعنی وصف و ستودن شاعر ممدوحش را به صفات و فضایل پسندیده؛مدح و ستایشگری یکی ازصفات فطری و ذاتی انسان بوده و انگیزه او را از پرداختن به ستایشگری از گذشته تاکنون در چهار عامل(اعجاب،تشکر،رهبت،تکسب)خلاصه کردهاند.متنبی یکی از شاعران مدیحهسرا و نامدار عصر عباسی است که در این فن گوی سبقت را از دیگر حریفان ربوده است.البته مدایح او بیشتر به خاطر کسب مقام و ثروت بوکده است.از بارزترین ویژگیهای مدایح متنبی مبالغه واغراق میباشد؛او در مدایح خود به وصف و مدح فضایل معنوی نظیر(شجاعت،جود،قدرت،علم و تدبیر و...)بیشتر توجه داشته تا فضایل مادی و ظاهری مانند(جمال و زیبایی ظاهری،بسیاری ثروت،فامیل،فرزندان و...)مانند این بیت که در وصف جود و شجاعت محمد بن زریق طوسی با مبالغه و اغراق گفته است:(دیوان متنبی،ج 2 ص 193) و لحظت انمله فسلن مواهبا و لمست منصله فسال نفوسا از سرانگشتان ممدوح من جود و بخشش جاری است و از دم تیغش خون دشمنان.
خلاصه ماشینی:
در اصطلاح اهل ادب،مدح(طبرسی،فضل بن حسن،مجمع الباین فی تفسیر القرآن،9331،هـ ش، ج 1،ص 12)یعنی وصف و ستایش نمودن شاعر ممدوحش را به فضایل و صفات پسندیده،سخن گفتن درباره تاریخ پیدایش مدح و مدیحهسرایی در میان انسانها به عنوان یکی از فنون شعری،امری است بسیار دشوار و بیتردید آغازش مانند خود شعر،ناشناخته است.
امّا اگر مدح و ستایشگری از حدّ معقول و طبیعی بگذرد و ستایش از مبالغه و اغراق به گزافهگویی و یاوهسرایی بکشد و شاعر مردی بیچاره و درمانده را واسطه آفرینش جهان و نماینده قدرت یزدان بخواند و خود چون بندهء زبونی اسیر هوا و هوس و دربند صلات و جوایز ممدوح گرفتار شود،مردم برچنین شعر و شاعری خواهند خندید و براو لعن و نفرین خواهند فرستاد.
ازاینرو به جرأت میتوان ادّعا کرد که مدایح او بیشتر استجدایی و برای کسب نان و جلب رضایت ممدوح و رسیدن به مال و ثروت و مقام و درجه بوده است و اگر عطا و صله ممدوح او را راضی و قانع نمیساخت،مدح او به هجو و نکوهش بدل میشد و شاعر با خشم و ناخشنودی به ممدوح دیگری روی میآورد،مانند این ابیات که در مدح کافور اخشیدی حاکم مصر سروده است:(متنبی،6591 م،ج 4، ص 182) اذا کسب النّاس المعالی بالنّدی فانّکتعطی فی نداک المعالیا "آنگاه که مردم برای کسب بزرگواریها و بزرگیها بخشش میکنند،تو با بخشش خویش مقام بخشششدگان را بالا میبری،تو بزرگی و بزرگواری بخشش میکنی".