چکیده:
پس از طرح نقش کارآفرینی بعنوان یک روش خلاق مدیریتی برای آفرینش کسب و کارهای زودبازده،از اوایل دهه 1380 جنب و جوش به نسبت گستردهای در کشور برای آموزشهای مرتبط انجام گرفت.داوری دربارهء میزان اثربخشی این برنامهها که از سوی وزارت علوم،تحقیقات و فناوری،وزارت کار و امور اجتماعی، و صدا و سیما جدیتر گرفته شد هنوز بر پایه یافتههای معتبر امکانپذیر نیست.اما به استناد شواهد پراکنده،و بویژه طرح اهمیت بومیسازی کارآفرینی فرهنگی،پیشبینی نمیشود که این برنامه اثربخشی چشمگیر داشته باشد.در حالی که کارآفرینی در کشور،با برگردان چند اثر غربی معرفی شد،طرح مسئله کارآفرینی فرهنگی میتواند پس از بررسیهای کافی و تأمل دربارهء سازههای نظری آن از سوی اندیشمندان و کارشناسان فرهنگی،اقتصادی،اجتماعی و آموزش و پرورش مورد توجه بیشتری قرار گیرد.این توجه میتواند پیشدرآمد تحولی اساسی در رابطه با کارآفرینی بعنوان زیرساخت لازم توسعه باشد.در این نوشتار با روش مرور و تحلیل تازهترین مباحث مطرح شده در زمینهء کارآفرینی فرهنگی و بومیسازی آن،کوشیده شده است به گونهء ضمنی نگاه انتقادی به وضع«کارآفرینی بیتوجه به فرهنگ»برانگیخته شود.مقاله با به دست دادن تعاریفی در این زمینه آغاز میشود و با سنجش کارآفرینی بومی و غیر بومی ادامه مییابد و سرانجام با بیان چند نکتهء اساسی دربارهء کارآفرینی فرهنگی،بعنوان نتیجهگیری،به پایان میرسد.
خلاصه ماشینی:
"کارآفرینی بنیان و شالوده توسعه است که با ارزش آفرینیهای اقتصادی و معنوی برای افراد،سازمانها و جامعه در سطح کلی و فراملی و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی،فرهنگی و سیاسی بسیار،میتواند @در کشورهای توسعه نیافته پروژههای توسعه-داخلی یا بین المللی-تنها هنگامی به بالا رفتن سطح زندگی در این کشورها میانجامد که بپذیرند فرهنگ آن جامعه ترجمان بنیادین هستی آنها است.
نوئل لیندسی با بررسی دو بعد نخست و سوم چارچوب اصلی پژوهش خود را بنا نهاده است،بر این پایه با توجه به شکل(2) میتوان گفت: @؟رفتار افراد بازتاب دهندهء پیچیدگیهای فرهنگی آنان است؛ @؟فضاهای فرهنگی گوناگون میتواند باعث ایجاد تفاوتهای نگرشی شود.
برخی از ویژگیها که کارآفرینی بومی را از غیر بومی جدا میکند عبارت است از: @؟دادهها نشان میدهد که سرانهء فعالیتهای کارآفرینانه کمتر از سوی کارآفرینان بومی صورت گرفته و بیشتر از سوی کارآفرینان غیر بومی انجام شده است(لیندسی،5002)،در حالی که کارآفرین بومی همزمان هدفهای مادی و معنوی را در نظر میگیرد و از این رو پاسدار میراث و ارزشهای فرهنگی است؛ @؟سرشت اقتصاد در کارآفرینی بومی متفاوت از اقتصاد غیر بومی است.
باید هر چه بیشتر از این واقعیت آگاه بود که کارآفرینی در گسترهء فرهنگ و هنر که بازتاب دهندهء ارزشهای فرهنگی هر جامعه است،برآیند یک فرایند تولید منطقی ویژه است که باید شناسایی شود.
در گذشته،پاداش هنرمند درآمد روانی او بوده،هرچند اکنون نیز این باور نادرست در میان برخی کسان وجود دارد که ناداری بهای زندگی هنرمندانه است،اما واقعیت آن است که در پرتو درک ضرورت توسعهء مطلوب فرهنگی،جایگاه هنرمندان بومی آفرینشگر بسی بهتر و سازندهتر خواهد بود."