چکیده:
در فرایند توسعه شهری ایران نیز همانند سایر نقاط جهان،عوامل مختلفی تأثیرگذار بودهاند.این عوامل که در مکانیابی،احداث و رشد شهرها نقش تعیین کنندهای داشتهاند عمدتا عبارتند از:عوامل محیطی و جغرافیایی،نظامی،سیاسی،اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی و فناوری. میزان تأثیرگذاری هر یک از این عوامل در هر دورهای متفاوت است؛برای مثال تا قبل از دوره رضاشاه به علت تسلط بیشتر محیط بر انسان و همچنین ملاحظات دفاعی،عوامل محیطی و دفاعی نقش تعیین کنندهتری در توزیع فضایی و ساخت شهرها داشتهاند؛از این رو عموما شهرها در نقاطی به وجود میآمدند که یا پسکرانه کشاورزی وسیعی داشتند یا از نظر امنیتی برای ژئوپولیتیک ملی کشور اهمیت داشتند یا اینکه مقری برای استقرار نظام دیوانسالاری جدید به شمار میآمدند. اما بتدریج با توسعه فناوری و فراهم آمدن امکان استفاده از تجهیزات فنی،نقش عوامل محیطی و دفاعی در مکانیابی و رشد شهرها تا حدود بسیاری کاهش یافت و جای آن را عوامل سیاسی،اقتصادی،اجتماعی، فرهنگی و فناوری گرفت.تأثیر این عوامل بر شهرهای ایران که از دوره رضاشاه شروع و تا به امروز ادامه دارد، سبب تغییر در نظام سلسله مراتبی شهرها،تعداد شهرها و روند شهرنشینی در کشور شده است.به طوری که امروزه جغرافیای شهری ایران از نظر نظام فضایی شهرها به شدت دگرگون گشته و منظر جدیدی به وجود آوره است.
خلاصه ماشینی:
"میزان تأثیرگذاری هر یک از این عوامل در هر دورهای متفاوت است؛برای مثال تا قبل از دوره رضاشاه به علت تسلط بیشتر محیط بر انسان و همچنین ملاحظات دفاعی،عوامل محیطی و دفاعی نقش تعیین کنندهتری در توزیع فضایی و ساخت شهرها داشتهاند؛از این رو عموما شهرها در نقاطی به وجود میآمدند که یا پسکرانه کشاورزی وسیعی داشتند یا از نظر امنیتی برای ژئوپولیتیک ملی کشور اهمیت داشتند یا اینکه مقری برای استقرار نظام دیوانسالاری جدید به شمار میآمدند.
فلات مرکزی ایران در دورانهای تاریخی عمدهترین راههای اتصال بین النهرین و جنوب غرب ایران به شمال شرقی ایران،افغانستان و سرزمین چین بوده است،این راه هم در دوران باستان و هم در دوره اسلامی به راه بزرگ خراسان یا جاده ابریشم معروف شد؛از این رو از ابتدای تاریخ شکلگیری مراکز فرهنگی در ایران موقعیت جغرافیایی آن عامل مهمی در ایجاد و توسعه مراکز @حکومت رضاشاه آغازگر دگرگونی در شیوههای تولید پیشا سرمایهداری،گسترش مناسبات سرمایهداری و شیوهء زندگی بورژوایی بود و از این رو بیشتر کارها در دوران زمامداری او با هدف تأمین منافع شهرنشینان و تثبیت حقوق و بالا بردن منزلت اقتصادی آنان انجام میگرفت.
رسیدن به این اهداف و راهکاری انقلاب مشروطیت به حکومت جدید و سازمان اداری کارآمدی نیاز داشت که ساختار حکومت قاجارها با بافت روستایی و قبیلهای نمیتوانست آن را به انجام رساند و به همین علت حذف قاجارها و روی کار آمدن نظام دیوانسالاری جدید امری @جمعیت سرازیر شده به استان تهران، بیشتر به روستاها رفتهاند؛زیرا عواملی چون گرانی زمین و مسکن در شهر تهران و توزیع فعالیتها و خدمات در سطح استان، مهاجران را به روستاهای پیرامون آن میراند."