چکیده:
در این مقاله اهمیت خلاقیت و نوآوری در رشد و توسعه کشورها،تعریف خلاقیت و نوآوری و تفاوت این دو با یکدیگر،تئوریها و نظریهها از دیدگاههای مختلف،روشهای ایجاد پرورش خلاقیت و سرانجام موانع خلاقیت و نوآوری مورد بحث قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"هرچند به نظر میرسد اگر نمودار شماره 1 به صورت نمودار شماره 2 ترسیم گردد بسیار مناسبتر است زیرا هرچند اصول فوق در تمام جهان یکسان است اما از آنجا که ارزشها و هنجارهای فرهنگی و اجتماعی متفاوت و از منش ملی و شخصیت اساسی متفاوتی برخوردارند بهگونه یکسان به اجرا درنمیآید و نتایج مشابه و یکسانی بدست نمیدهد و در نتیجه (*)عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت معلم نمودار شماره 1 (به تصویر صفحه مراجعه شود) تحت تأثیر ارزشها و هنجارها قرار دارد و طبق تئوری مدیریت اقتضایی فیدلر fidler بسته به شرایط و مقتضیات مکانی و زمانی در جوامع مختلف متفاوت است.
خلاقیت و نوآوریهای ماکیاول،شاردن،مونتسکیو، از حدود چهار صد سال قبل تاکنون نیز عامل مهمی در پیشرفت و توسعه سیاسی،اقتصادی و وضعیت استراتژیکی کشورها گردید و نظام جهانی را یکسره دگرگون ساخت و باعث بیدار شدنن مردم این کشورها و کوشش برای رهایی از یوغ استعمار به وسیله رهبران بزرگی چون:گاندی،ماندلا،قیام الجزایر جمیله بوپاشا و بومدین،چین و غیره گردید و جهان سوم را به حرکت درآورد و با خلاقیتهایی که رهبران آنها به عمل آوردند،خوداتکایی و روی پای خود ایستادن را در مردم افزایش دادند و به تدریج از زیر سلطه بیگانگان و حکومتهای خودکامه سر برون آوردند.
بنیامین هیگینز استاد دانشگاه هاروارد نیز میگوید امروزه اکثر کشورها این حقیقت را درک کردهاند که تنها انتقال تکنولوژی از کشورهای پیشرفته حتی اگر به همراه سرمایه باشد برای ممالک عقبمانده و جهان سوم کافی نیست بلکه علاوه بر آن لازم است تا میدان و برد مهارتها و خلاقیتها را افزایش دهیم و در تربیت مدیران و سایر نیروهای انسانی خلاق و متخصص بیش از پیش کوشش نماییم."