خلاصه ماشینی:
"سازمان OECD در گزارش خود،دلیل عملکرد ضعیف اقتصادی تعداد زیادی از کشورهای OECD را در مقایسه با اقتصاد آمریکا،افزایش رشد و کیفیت بهرهوری نیروی کار آن کشور ذکر کرده است که با توجه به تحقیقات صورت گرفته،علت آن تقویت مؤلفههای اقتصاد دانشمحور مثل افزایش هزینههای ICT ،افزایش هزینههای تحقیق و توسعه و افزایش هزینههای آموزشی است.
دانشآفرینی حقیقت این است که هیچ سازمان سالمی نمیتواند ادعا کند که دانش کافی در اختیار دارد و با درک این مهم است که تقریبا تمام سازمانهای موفق ضمن تعامل با محیط سعی در دانشآفرینی دارند.
برای مدیریت این نوع دانش دو راه پیش پای مدیران گذاشته شده است: 1-تبدیل آن به دانش صریح از طریق مستندات، فرآیندها و بانکهای داده و...
در دیدگاه سیستمی،دانشآفرینی و سازوکارهای آن،ورودی فرآیند مدیریت دانش را تشکیل میدهند که درجات به کارگیری و بدهبستان در بین آنها متأثر از خروجیهای این فرآیند یعنی سازمانهای یادگیرنده-یاددهنده و مربی است.
در تمام این مثالها دانش فردی کارکنان به دانش سازمانی تبدیل میشود که برای شرکت سازمان بسیار ارزشمند است.
در سازمانها،آموزش به صورت روزانه است،آموزشهای روزانه(در رابطه با مسائل و موانعی که ممکن است در مسیر دستیابی سازمان به اهدافش ایجاد خلل کند)متفاوت از تلاشهایی است که سازمانهای یادگیرنده بر آنها تأکید داشتند و گاهی اوقات موجب بازگشت سازمان به دهههای 06 و 07 و آموزشهای اولیه روابط انسانی میشد.
سازمان یاددهنده به طور فزایندهای توانمندیهای جدید به وجود میآورد و با توسعه دانش ضمنی و صریح،گنجینه گرانبهایی از توانایی را در سازمان ایجاد میکند که به صورت تراکمی بر هم افزوده و هرروز بیشتر از روز پیش میشود."