خلاصه ماشینی:
"»به نظر دکتر هوارث برای تفاوتهای فقهی موجود میان این دو دین میتوان سطوح مختلفی قائل شد:«ابتدا تفاوت فقهی به لحاظ تاریخی،مثلا تفاوت آراء مسلمانان و مسیحیان در مورد رستاخیز حضرت عیسا یا تصلیب اوغ حلول خداوند در جسم عساء،و تایید اسلام به عنوان آخرین دین،که مسائلی هستند که اختلاف نظرهای زیادی را بین دو دین در پی داشتهاند.
یشایایی در ادامه تلمود را مهمترین و تاثیر گزارترین کتاب در الاهیات،فقه، و راهنمایی زندگی انسان دانست که از زمان نگارشش در اواسط قرون وسطا تاکنون کمک فراوانی به بالندگی دین یهود کرده است،«تلمود نشان انعطاف پذیری و سیلان فکر متفکران یهود است چرا که در آنگاه اظهار نظرهای فقهی و شرعی به مجادلات و گفتوگویهای جدی میان گویندگان تبدیل میشود که این امر نشان انعطاف پذیری و قابلیت تحول در سنتهاست؛اما چنین تناقضاتی هیچ گاه به نفی اصل یهودیت منجر نمیشوند.
او بحث خود را با این پرسش مهم آغاز کرد که در یک دنیای سکولار چطور میتوان با ایمان زیست؟به اعتقاد او تاویل و رویکردهای جدید نسبت به امور مذهبی روشی ارزشمند در سازگار کردن دین و دنیاست،چنانکه اقبال لاهوری نمونهیی از متفکرانی است که رویکردی مدرنیستی و نو به اسلام داشتهاند.
او سپس اظهار داشت که امروزه جهان با مشکلاتی مواجه است که صرفا مشکل دین با اقلیت خاصی نیست و حل آن به مشارکت جهانی نیاز دارد،از جمله گرم شدن کره زمین،افزایش آلایندهها،و شیوع فقر و بیماری که مسائلی سیاسی نیستند و قاعدتا باید مورد عنایت خاص پیروان ادیان قرار گیرند،اما متاسفانه ادیان موضع قاطعی در برابر این مشکلات بین المللی نگرفتهاند."