چکیده:
سازمان ملل متحد به عنوان کوششی در جهت رفع نقایص و اشکالات جامعه ملل بوجود آمد.این سازمان به دنبال یکسری اعلامیهها و کنفرانسهای دوران جنگ در کنفرانس سان فرانسیسکو باتصویب منشور ملل متحد در سال 1945 پابهعرصه وجود گذاشت.اهداف سازمان ملل متحد در ماده اول منشور بیان شده است.منشور ملل متحد صرفا یک معاهده چندجانبه بین المللی نیست که موجب تاسیس سازمان ملل شده باشد،بلکه یکقانون اساسی است که موضوعات قابل طرح در سازمان و همچنین وظایف و محدودیتهای آن را بیان میکند.
منشور،حاکمیت و استقلال کشورها را مورد تایید قرار میدهد.سازمان ملل دارای شش ارگان مختلف میباشد که در بین آنها مجمع عمومی نقش بسیار مهمی را ایفا مینماید.مجمع عمومی درواقع در حکم یک مجلس جهانی است که شامل تمام کشورهای جهان است.در این مجمع هرکشور عضو یکرای دارد که این امر مبتنیبر اصل برابری و حاکمیت دولتها است.اکنون سوال این است که آیا قطعنامههای مجمع عمومی نسبت به دولتها جنبه الزامی و دارای آثار حقوقی میباشند؟بعضی از قطعنامهها منعکسکننده رویه دولتها و عقیده و نظر آنان در خصوص مسایل مطروحه در مجمع عمومی است.اگر مجمع عمومی یک مجلس جهانی است و محلی است برای بحث و اظهارنظر و یکمرجع صلاحیتدار برای اتخاذ تصمیم درباره مشکلات وسیع جهانی باید قطعنامههای صادره و تصمیمات متخذه دارای قدرت الزامی باشد تا بتواند مؤثر واقع شود.باتوجه به این که مجمع عمومی تاکنون بارها در خصوص بحران بین فلسطین و اسراییل چندین قطعنامه صادر نموده است الزامی بودن این قطعنامهها میتواند اثر مهمی نسبت به روابط بین آنها داشته باشد.
خلاصه ماشینی:
"علت این امر هم ناشی از کلی بودن ماده 38 اساسنامه است اما دیوان دایمی لاهه بلافاصله در تاریخ 21 نوامبر 1945 در قضیه Mossoul و یا دیوان بین المللی دادگستری در تصمیم مورخ 9 آوریل 1949 در قضیه تنگه کورفو و یا در تصمیم 3 مارس 1950 در خصوص پذیرش اعضای جدید سازمان ملل متحد،قطعنامههای شورای جامعه ملل و شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل متحد را دارای اعتبار و ارزش حقوقی میداند.
بنابراین،به درستی میتوان علام نمود باتوجهبهاینکه شورای امنیت تاکنون موفق به حل اختلافات بین فلسطین و اسرائیل نشده است و درواقع تصمیمات آن یا باوتو مواجه شده است و یا اینکه بهطور کلی موثر نبوده است و این اختلافات بهطور مداوم و مستمر مدتها است که ادامه دارد و صلح و امنیت بین المللی را به خطر انداخته است لذا مجمع عمومی میتواند اقدام به اتخاذ تصمیمات الزامی بنماید و بدبینی موجود جامعه جهانی و اکثریت مردم جهان را نسبت به حقوق بین الملل تاحدودی تلطیف نموده و از این طریق حقوق مردم و دولت فلسطین را در مقابل متجاوز حفظ و حراست نماید.
اما سوالی که ممکن است مطرح شود این است که آیا تهدید به صلح را فقط باید شورای امنیت احراز و اعلام نماید یا مجمع عمومی نیز قادر به انجام این کار میباشد؟ باتوجهبه ساختار سازمان ملل متحد و اصل احترام به عقیده و نظر کشورهای جهان،به نظر میرسد که انجام این کار توسط مجمع عمومی فاقد منع قانونی باشد،بخصوص اگر اقدامات شورای امنیت در اثر وتوی یکی از اعضای دائمی به نتیجه نرسد مجمع عمومی میتواند بااساس مواد 10 و 11 منشور درباره قضیه مزبور رسیدگی و در صورت لزوم اقدام به صدور قطعنامه لازم الاجرا بنماید."