چکیده:
تمام مناطقی که شهرکها در آن ساخته شدند، بیشتر به دلایل صنعتی انتخاب شده بودند. در آن زمان این شهرکهای صنعتی مدرن مانند عضوی کاملا غریبه و ناهمگون، تصادفا بر پیکر اجتماع ایران پیوند خورده بودند. اجتماعی که مردمش هنوز بسیاز سنتی، روستایی، ساده و بی پیرایه بوند.
خلاصه ماشینی:
"وقتی در سال 2291 تعداد کارگران افزایش یافت و به 02/000 نفر کارگر محلی رسید، آبادان و مسجد سلیمان تبدیل به شهرهای پررونقی شدند که هزاران مهاجر را به سمت خود جلب میکردند.
در سال 3491 حدودا 021/000 نفر در آبادان و 05/000 نفر در مسجد سلیمان اسکان داشتند که این تعداد رقم بسیار زیادی بود.
از الگو تا ضد الگو؟ اکنون میتوان تشخیص داد چرا شهرکهای نفت ایران و انگلیس که زمانی الگویی برای تجدد و نوگرایی شهری بودند،سرانجام تبدیل به ضد الگوهایی برای طرح و نقشهء شهرسازی شدند؟ در دههء 0391 آبادان و مسجد سلیمان به عنوان نمونهء شهرهای مدرن صنعتی به شمار میرفتند؛سرمشقی که امید آن میرفت به زودی سراسر منطقه و حتی کشور را دستخوش دگرگونی ساخته و به سوی پیشرفت سوق دهد.
به مدت طولانی کمپانی به این شهرها و شهرکها به عنوان قلمرو خویش نگاه میکرد تا شهرهای صنعتی در دل سرزمین بومی،کمپانی تصور میکرد که از راه مستقل و مجزا ساختن خود میتواند با قطع کامل ارتباط با بقیهء کشور به عملیاتش ادامه دهد5و احساس میکرد که براساس امتیازاتی که از دولت ایران دریافت داشته از مصونیت کامل برخوردار بوده و دارای اختیارات نامحدود در شهرکهای خود و کمترین مسؤولیت در قبال امور شهری مناطق دیگر است.
با اینکه آبادان و مسجد سلیمان اولین شهرکهای نفتی بودند که با این مقیاس و اندازه ساخته شدند و باید در واقع الگوهای خوبی برای برنامهریزان شهرکهای نفتی آتی میشدند،به علت مسایل ناشی از وسعت این شهرها،طرح جداسازی،نقش کمپانی در ایجاد مراکز آموزشی و بهداشتی و سیاستهای تهیهء مسکن،سریعا تبدیل به ضد الگو شدند."