چکیده:
داستان سراسر ماجرای حضرت یوسف (ع) جزء تاثیرگذارترین داستانها بر ادبیات پارسی است. وسعت و تنوع این داستان و تاثیرات متنوع و متفاوتی که از آن در بین متون ادب فارسی دیده میشود آن را از قصص سایر انبیاء ممتاز میکند. زمینهی اصلی بررسی داستان در ادبیات مبتنی بر مطالبی است که در قرآن کریم، تورات، تفاسیر و کتب قصصالانبیاء در مورد یوسف آمده است که از ذکر آن تفاصیل اجتناب کردیم و تمام هم خود را بر بیان تاثیر داستان بر ادبیات نهادیم.این قلم پس از بررسی امهات متون نظم و نثر فارسی انواع این تاثیرات را (چه از نظر کمی و چه کیفی) باز نموده و بدین منظور به تفکیک ادوار شعر فارسی از این حیث پرداخته است و این نکته (کیفیت و کمیت تاثیر داستان) را در آثار برخی شعرا مانند خاقانی، نظامی، مولوی و... به طور خاص برای بحث شایسته و بایسته دانسته است.مطلب دیگر استفاده از برخی قسمتهای داستان در آثار این بزرگان است که باز در دورههای مختلف و در اشخاص مختلف بسته به تفکر غالب در آن دوره یا آن فرد متفاوت است و ما به تک تک آن موارد هم پرداخته و سرانجام انواع این اشارات تلمیحی به داستان است که با نمونه باز گفتهایم.به هر روی به نظر میرسد فراز و فرودی که در ذات داستان یوسف وجود دارد در تاثیرپذیری شعرا و عرفای ما از داستان هم دیده میشود.
خلاصه ماشینی:
سالها پرورد یوسف را به جان یعقوب زار چون عزیز مصر گشت او را تمام از یاد برد (همان/125) اهلی شیرازی در تلفیق بخشهای داستان و مضامین شعر عاشقانه به طرزی زیبا و استادانه عمل میکند مثلا وقتی از برتری حسن معشوق نسبت به یوسف سخن میگوید ماجرای بندگی یوسف را نیز (که مربوط به بخش دیگری از داستان است) مطرح میکند: شاه حسنی سزد که گویی هست یـوسف مصـر زرخریــدهی من (همان/533) لعل لب آمیـخته شهدش به شـیر یوسف از آن فتـنهی عهدش، بشـیر (همان/636) شکست حسن تو بازار نیکوان ار نه هنوز فتنهی یوسف در انجمن بودی (همان/381) هر چه از سبک عراقی پیش میرویم و به سبک هندی نزدیک میشویم توجه شعرا به تلمیحات داستان در جهت خلق مضمونهای تازه است: خست چرخ که صد جامهی اطلس دارد تا به حدی است که پیراهن یوسف چاه است (صائب، دیوان/2/753) و در این شیوه از جزئیترین مطالبی که در پیرامون داستان یوسف گفتهاند غافل نشدهاند و از این منظر مضامین بکر است برای مثال: عشق هیهات است در خلوت شود غافل زحسن نیست در زندان، زلیخا از مه کنعان جدا (همان/ 1/8) و شاعر به ارتباط دادن مسائلی که گاه از چشم هر کسی پنهان است دست میزند مثلا ارتباط نیل و یوسف 1 : یوسف من زیر لب تا کی گذاری خال نیل این کبوتر در خور چاه زنخدان تو نیست (همان/2/653) این نگاه متفاوت شعرای مورد نظر ما تا جایی است که پاسخهایی که به برخی شبهات داستان و سؤالاتیکه در کل ماجراها در ذهن آدمی ایجاد میشود، میدهند بسیار متفاوت از شعرای قبل از آنهاست.