چکیده:
هنجارگریزی و آشناییزدایی از شگردهایی است که توسط نیما در شعر نو به کار گرفته شده است. البته آشناییزدایی به شکلها و شیوههای مختلف در آثار شاعران گذشته دیده میشود. فروغ نیز از این رهگذر به غنا و توسعهی زبان شعری خود پرداخته است و با این شیوهها باعث برانگیختن تامل مخاطب در شعر خود گشته و حتّی درک لذت بیشتر از شعرش را موجب شده است مهمترین جلوههای هنجارگریزی را که موجب آشناییزدایی و برجستهسازی کلام او گشته است میتوان در انواع هنجارگریزی واژگانی، نحوی، آوایی، معنایی یافت در این پژوهش به هنجارگریزی نحوی و اقسام و شواهد آن پرداخته میشود.
خلاصه ماشینی:
نمونهای از این هنجارگریزی را که به دلیل کاربرد صفت پس از ضمیر ملکی قابل تأمل است ذکر میکنیم: با چکاک مهیب تیغـــهامان، تـیز غرش زهره دران کوسهامان، سهم پرش خارا شکاف تیرهامان، تند (آخر شاهنامه/82) در آثار فروغ نیز: کوچهای هست که در آنجا پسرانی که به من عاشق بودند هنوز با همان موهای درهم و گردنهای باریک و پاهای لاغر به تبسمهای معصوم دخترکی میاندیشند که یکشب او را باد با خود برد (تولدی دیگر/153) که در زبان متعارف و عادی به صورت «پسرانی که عاشق من بودند» کاربرد دارد و جزء هنجارگریزی نحوی است در شعرهای آزاد و نیمایی نیز اجرای جمله به زبان مخاطب نزدیکتر میشود و قید آوردن شکل سنتی وجود ندارد و از آنجا که بلاغت با قرار گرفتن اجزای جمله در کنار هم ظاهر میشود پس و پیش کردن این اجزا تأثیر بلاغی دگرگونهای دارد.
6 ـ صفات گروهی فروغ با مهارت و استادی کامل توانسته است صفات را به شکلهای گوناگون به کار گیرد که خود شکل غریب و زیبایی به آثارش بخشیده است، صفاتی که گاهی میتوانند در نقش قیدی نیز در جمله ایفای وظیفه کنند، بیتردید تسلط او بر زبان شعری و ادبی و استفاده از امکانات ذخیرههای زبانی چنین مزیتی را در کار شاعری او ایجاد کرده است با این کاربرد زبان، لذت ناشی از خواندن شعر او چند برابر میشود.