خلاصه ماشینی:
"نسخ خطی بسیاری از آثار ادبیات کهن ایران و هان هم در این کتابخانه بیانگر توجه نسل جدید روسیه به امر کتابخوانی است اما مترجم ما که خود فوق دکترای زبان روسی دارد،معتقد است نسل جوان روسیه مثل جوانان هر کشور تازه به دوران رسیدهء دیگر،کمتر به کتاب،و بیشتر به خوشیهای آنی روی آورده است.
با دیدن اتاقهای کوچک و راهروهای باریک میپرسیم این مراسم که باید خیلی عظیم بوده باشد چگونه در این جای تنگ و ترش برگزار شده،که ما را به اتاقی میبرد که بالکن کوچکی رو به خیابان دارد و (به تصویر صفحه مراجعه شود)تندیس پوشکین و دلدادهاش میگوید تزار با لباس رسمی در این بالکن ایستاده و نسبت به مردم و نظامیهایی که از مقابل دید او در خیابان رژه میرفتهند،سان دیده میدیده و ادای احترام میکرده است.
یک ناو جنگی که در زمان نبرد روسیه با ژاپن پیش از انقلاب اکتبر ساخته شده و بعدها توسط هواداران لنین تسخیر شده و در ساعت 40:9 دقیقهء شب رور 25 اکتبر سال 1917 به دستور شخص لنین از همین جایی که حالا در میان یخها ایستاده، نخستین گلوله را به طرف کاخ زمستانی تزار شلیک کرده و جریان انقلاب را عملا آغاز کرده است.
مثلا وقتی میخواهند از دوری راه مثال بزنند میگویند «کاری میکنم که تا پطلبورگ یورتمه بری»بامزهترین دیدنی شهر،مجسمهای است شبیه مجسمهء مسیح که در پیادهرویی مشرف به رودخانهء نوا نصب شده و عروس و دامادها سوار بر اتومبیلهای سوپر سالن سفیدرنگ،در مسیر گشتوگذار خود در شهر به پای این مجسمه میآیند،عکس و فیلم میگیرند و سوار بر اسبهایی میشوند که دختران جوان از آنها نگهداری میکنند و بابت سوار شدن عروس و داماد و عکس گرفتن پول میگیرند."