خلاصه ماشینی:
نیز میفرماید: چنانچه دکتر روشنضمیر وصف کمش که شعر ناب همه میتراود از قلمش استاد شهریار برای دیدار از شاعر نامدار مشیری از استاد و دوست دانشمندش ابوالقاسم صدرائی دعوت میکند و در این باره بیت ذیل را میسراید: پدیدار مشیری مهدی روشنضمیر آمد که از آیینه سبقت میبرد روشنضمیری را استاد شهریار در بیتی از اشعار ترکی خود میفرماید: بوردا روشنضمیرینده هنرین یاد ائدلیم من اونوندا قلمین طوطی گویا ائلدیم (یعنی من قلم روشنضمیر را هم طوطی گویا کردم)در این مورد استاد روشنضمیر برای رفع سوءتفاهم با کمال ادب و نزاکت مینویسد:تصور نشود که قبل ازدیدار شهریار و آشنائی با آثار گرانقدر او چیزی نداشته است زیرا اولین دیدارش با استاد شهریار و آشنائیاش با آثار آن بزرگوار سال 1332 خورشیدی بوده در صورتی که وی تلاشهای شعری و ادبی و نویسندگی را از سال 1314 خورشیدی یعنی 18 سال قبل از آشنائی با آثار شهریار شروع کرده و در این مدت آثار نسبتا زیادی پدید آورده است.
این بنده بیمقدار کجا و سخن گفتن در حق بزرگان کجا این چند سطر هم که نوشته شد برای عرض ادب و امتثال بود استاد بارها از زبان شهریار میگفت و به گفتهاش اصرار داشت که: دارم هوای صحبت یاران رفته را یاری کن ای اجل که بیاران رسانیم حال خطاب به روح پرفتوح استاد میگویم اینک اجل یاری کرده و تو را به شهریار رسانید و آرزویت را برآورده نمود دیگر غم بیهمزبانی نداری همچنانکه شهریار در اوج شدت بیماری و بستر مرگش در اشتیاق دیدار تو بود، خوش به حالت که به عهد خود وفا کردی و بمرادت رسیدی.