چکیده:
دربارهی منشأ معرفت خدا و هدایت الهی، دو دیدگاه وجود دارد: بر اساس یک دیدگاه، معرفت خدا، اکتساب
بندگان است و بر اساس دیدگاه دوم، معرفت خدا، فعل الله و موهبت الهی است، که به فضل خود، بدون الزام، به
بندگان مرحمت میکند. در برابر این عطای الهی، وظیفهی بندگان، قبول و تصدیق و تسلیم است. آنگاه خداوند، به
بندگانی که این وظیفه را ادا کنند، ثواب و پاداش میبخشد. نویسنده، در این گفتار، میکوشد تا نشان دهد که آیات و
روایات باب معرفة الله، در صدد بیان این نکتهاند. در این جهت، نویسنده، پس از بیان 8 آیه و 16 حدیث، ده نکته به
عنوان نتیجه و بحثی در زمینهی هدایت و معرفت اولی و ثانوی آورده است. پس از آن، یک آیه و 15 حدیث در اثبات
دیدگاه مخالف میآورد. ابتدا، این مجموعه را مطابق با نظر خود توضیح میدهد، سپس وجوه جمع میان دو گروه
روایات را بیان میدارد. این مقاله را میتوان مکمل سلسله مقالات نویسنده دربارهی معرفت خدا (شمارهی 7 تا 10
فصلنامهی سفینه) دانست.
خلاصه ماشینی:
"» در این حدیث شریف نیز تصریح امام علیهالسلام را میبینیم که معرفت باید از ناحیه خدا به انسان برسد و بعد از معرفت، نخستین مرتبهی ایمان که فعل بندگان است، اقرار به محتوای تعریف الهی و اعتراف به ربوبیت و توحید و نبوت و امامت است.
البته خداوند متعال میتواند همین امر محسوس را بدون واسطه حس به من عطا کند، ولی به طور معمول کار خدای سبحان این است که انسان با نور علم که از خدا بگیرد، بتواند از طریق حواس خود، نسبت به امور حسی معرفت یابد.
معرفت در سایر امور نیز از ناحیه خدا ایجاد میشود و فعل او به شمار میآید، ولی خداوند متعال برای آنها اسباب و ادواتی قرار داده است که انسان با آنها بدان امور، علم و آگاهی مییابد و در حیطهی قوای ادراکی او درمیآیند.
آیا میتوان از این روایات برداشت کرد که معرفت خداوند سبحان همچون دیگر مسائل دینی فعل انسان است و برای کسی که میخواهد متدین به دین الهی شود، در قدم اول باید کسب معرفت خدای تعالی کند؟ در این صورت، با روایات گروه اول که معرفت را فعل خدا میداند، در تنافی خواهند بود.
نیز ممکن است مقصود از معرفت، همان معرفتی باشد که فعل الله است، ولی دین امری اعم از اموری باشد که توسط بنده باید کسب و تحصیل شود، یا معرفتی که خداوند سبحان به فضل و احسان خویش و به فعل مستقیم خود در آنها پدید میآورد."