خلاصه ماشینی:
"کامبیز کریمی و: میخواست تاریخ و جغرافیا را چنان کند/حالا دستش/فنجانی را میلرزد/ رضا علیپور و: دیگر سهشنبه است/تعطیلترین جای شعر و شهید و آوارگی خیابان/در پیادهروی مردی خلوت.
بنابراین به باور من چون ادبیات مکتوب کردی تاریخ کوتاهتری را پشت سر خود دارد و در عین حال زبان کردی وسیلهی تثبیت ساختارهای قدرت نبوده و کمتر اسیر قید و بندهای زبانی است رهاتر است و در نتیجه قدرت مانور شاعر در چنین فضایی بیشتر است،به همین دلیل در شعر معاصر کردی ما با نوعی برخورد عمیقا آوانگارد و رادیکال با زبان روبرو میشویم: پدرم وسط پیرهایش مینشیند/ادامهی خطوطش/-مثل شما-/مردی هستم/...
به گاه رفتنم/بر دیوار کاهگلی محله نوشتم/کوچهی ما/کوچهی رؤیا و ترانه است/ فریدون ارشدی و یا: اگر گنجشکها مردند و/شعر یکپارچه آجر و دیوار شد/غمگین مباش بانو/به باد سپردهام/هر سال برایت/یک عکس یادگاری و دو گنجشک عاشق بیاورد/ کامبیز کریمی یکی دیگر از ویژگی این شعرها زمانمندی خاص آنهاست که با میزان وسعت هستی هماهنگ است.
زمانی از مبدا تا انتها،یا به تعبیر میلان کوندرا یک«فرا تاریخ شاعرانه»برای نمونه در شعر بلند«آخرین ثانیههای عمر یک گنجشک»از کامبیز کریمی ما با این نوع دگردیسی زمانمندیهای متفاوت روبرو هستم که در آن منشأ روایت در اتصال با فرا زمان است.
منابع: چند نامه به یسنا-فریدون ارشدی آخرین ثانیههای عمر یک گنجشک-کامبیز کریمی قالییی میشناسم از هر چه گل که دارد خسته-رضا علیپور شعر سات-محمدصالح سوزنی مجموعهی شعرهای منتشر نشده از بیان عزیزی-جمال ملایی-کمال امینی-شیوا سبحانی"