چکیده:
چکیده گرچه رابطه کلام و اصول فقه, گسترده و پرسابقه است و متکلمان از تأثیرگذاران بر دانش اصول به شمار می آیند و در مقابل دانش وران علم اصول نیز از دیدگاه های کلامی بسیار بهره برده اند, اما این تأثیرگذاری و بهره گیری کمتر به صورت جدی, بررسی شده است. در مقاله حاضر, تلاش شده است تا این تأثیرگذاری در سه محور (موضوع علم اصول, قلمرو علم اصول و ادله و منابع علم اصول) به صورت گذرا و در یک محور (مسائل علم اصول) به صورت گزینشی, بررسی شود.
خلاصه ماشینی:
"نک: المستصفی, ص 6 ـ 7, بسیاری از دانش وران دیگر هم همین مطلب را یادآور شده اند (برای نمونه, نک: خواجه طوسی, نقد المحصل, ص 1; شیخ بهائی, زبدة الاصول, ص 41; محمد زرکشی, البحر المحیط, ج 1, ص 28; محمد سمرقندی, میزان الاصول, ج 1, ص 25; عبدالمجید دیبانی, المنهاج الواضح, ج 1, ص 35 و علامه حلی, منتهی الوصول الی علمی الکلام و الاصول را در این دو علم نوشته است که نشان دهنده ارتباط این دو علم در نظر او است; همان طور که نگارش نهج الحق در کلام و اصول و فقه مقارن نشان دهنده همین مطلب است.
برای نمونه, نک: محمد ابوزهره, اصول الفقه, ص 364 ـ 379, عبدالوهاب الخلاف, علم اصول الفقه, ص 89 ـ 95; مصطفی احمد زرقاء, مدخل الفقهی العام, ج 1, ص 90 ـ 130 و محمد رمضان بوطی, ضوابط المصلحة, به نظر می رسد لازمه سخن کسانی که گفته اند دین صرفا کلیات را بیان کرده است, چنین دیدگاهی است (برای نمونه, نک: محسن کدیور, کدام حکومت دینی, کدام آزادی (چاپ شده در: رابطه دین و آزادی), ص 209 البته, برخی از اهل سنت که مصالح مرسله را مطرح کرده اند, غالبا محدوده آن را حوزه مالانص فیه دانسته اند, ولی در دیدگاه فوق چنین قیدی ذکر نشده است.
نک: شیخ طوسی, همان ص 641ـ 642, گرچه این دلیل از سوی برخی از دانش وران علم اصول ساخته و پرداخته شده است, ولی بیشتر دانش وران علم اصول امامیه آن را نقد کرده اند (برای نمونه, نک: سید محمود هاشمی شاهرودی, بحوث فی علم الاصول (تقریرات درس خارج اصول شهید صدر) ج 4, ص 306; امام خمینی, انوار الهدایة, ج 1, ص 138)."