خلاصه ماشینی:
"بنابراین،ضروری است که پیش از هرچیز،ابتدا تاریخ تکامل متفاوت نظریه نقد ادبی خواننده محور و ویژگیهای اصلی و مبانی نظری و کلی آن را آنگونه که نظریهپردازان و هواخواهان معتقدند که بیشتر فرایافتی در حوزه تجربه ادبیات بزرگسال بوده، گوشزد کنیم و آنگاه،دورنما و چگونگی جذب و گسترش آن توسط پژوهشگران علاقهمند به خوانندگان جوان[و نوجوان]و کتابها آنها را از نظر بگذرانیم.
ژرفترین پژوهش را در زمینه کاربرد«نقد ادبی خوانندهمحور»و بررسی آن در تئوری و عمل،بورلی نایدو2،در سال 1992،سامان داده که کندوکاوی است درباره نقش و کارکرد ادبیات، بهویژه در پهنه ادبیات داستانی و چگونگی آموزش جوانان درباره مسایل نژادی،نایدو،در کار با یک آموزگار و دانشآموزانش که همگی سفید پوست بوده و بین سیزده تا چهارده سال سن داشتهاند،در ظرف مدت یک سال تحصیلی،چهار رمان را که دارای گرایش آشکار نژادپرستانه بودند،در برنامه آموزشی آنها گنجاند،او خوانش رمانها را براساس مضمون نژادپرستانه افزاینده آنها،ترتیب داد؛یعنی«بودی Buddy 25، نوشته هینتون3،در سال 1983،«فردریش Friedrich »،نوشته ریشتر4،در سال 1978، «غرش تندر،فریادم را بشنو/ Roll of Thunder,Hear My Cry »،نوشته تایلور،به سال 1976 و سرانجام«در انتظار باران/ Waiting for the rain »نوشته گوردن5،در سال 1987،نایدو،متأثر از مفهوم«خواننده در مقام ایدئولوگ»26نشوته هالیندیل6،به سال 1988،نظریه تعاملی[تأثیر متقابل transactional theory ]روزنبلت،مطروحه در سالهای 1978 و 1985 و دست آخر،رویکرد قوم شناسانه (ethnographic approach) بنتون، در زمینه پژوهشهای انجام گرفته«چگونگی پاسخ خواننده»(تدوین بنتون و دستیاران در سال 1988)،با اختیار موضع پژوهشگری فعال و عملگرا،بر آن شد که به بسط و تکامل«شیوههایی در پژوهش بپردازد که براساس متنهایی که حس همدردی و همراهی با شخصیتهای قربانی نژادپرستی را برمیانگیزد و از منظر آنان که در برابر نژادپرستی ایستادهاند،به موضوع بنگرد» استوار شود."