خلاصه ماشینی:
"مثلا از میان پرسشها و دشواریهای بسیار یک نقدنویس، میتوانم به چند محور اشاره کنم: -رویکردهای ادبی جدید کدامند و آیا در حوزه ادبیات کودک نیز همان نقش را بازی میکنند که در ادبیات بزرگسال؟ -اصول و مبانی نقد از نظر این مؤلف چیست؟ -آیا زیباییشناسی و ادبیات کودک،با زیباییشناسی و ادبیات بزرگسال تفاوت دارد؟آیا این تفاوت،تنها در حد تفاوت مخاطبهاست و یا دامنهاش گستردهتر است؟ -آیا در عمل میتواند نقد ساختاری و نقد محتوایی را از هم جدا کرد؟ -آیا میتوان بدون پیش داوری نقد کرد؟ -آیا ممکن است احساس را در نقد دخالت ندهیم؟در آن صورت،آیا متهم نخواهیم د که به سبب کنار گذاشتن احساس،نتوانستهایم لطافت و حس برانگیزی اثر را دریابیم و نقدمان خشک و «چکشی»از کار درآمده است؟از طرفی،اگر احساس را دخالت دهیم،آیا متهم نخواهیم شد که نقد ما ارزش استدلالی ندارد؟اصولا این تضاد را چگونه میتوان حل کرد؟ -آیا همان طور که مقاله را با ساختار کم و بیش روشن و معین مینویسند،میتوان برای بهتر بهرهبردن خوانندگان نقد،ساختاری روشن و معین برای آن پیشنهاد کرد؟ -آیا نقد،متنی مستقل از اثر ادبی است؟ -آیا نقد در حوزهء ادبیات کودک،نسبت به نقد در حوزهء ادبیات بزرگسال،اهمیتی مضاعف دارد؟چرا؟ -آیا خلط دو حوزهء نقد و ادبیات،به نقد آسیب می ساند؟به بعارت دیگرآیا میتوان در نگارش نقد،از شگردهای ادبی بهره گرفت؟در آن صورت، آیا به جای عقلی کردن مباحث،از احساس خواننده سوء استفاده نکردهایم؟ -آیا برای دقت بیشتر،میتوان اثر ادبی را به اجزای کوچکتر تفکیک کرد؟در این حال،آیا از نگرش سیستمی و جامع،باز نخواهیم ماند؟ -آسیبهای نقد را چگونه و در کجا میتوان جست؟ -موانع نقد در جامعهء ما چیست؟ -انواع نقد کدام است؟ -..."