چکیده:
ریخ مورد استفاده محققین قرار گرفته استفاده شده است.نتایج تحقیق اول حاکی از میزان نسبتا بالای اخلاق کار در میان کارکنان واحدهای صنعتی است.اما میزان اخلاق کار تحصیلکردهها و شهرنشینان کمتر از کمسوادان و غیر شهرنشینان است.بنابراین،به نظر میرسد آنچه که در این میان دخالت تعیینکننده دارد تربیت جدید و سنتی است.نظامهای جدید آموزش و پرورش موجب کاهش میزان اخلاق کار شدهاند و کسانی که تحت تاثیر این نظامها قرار گرفتهاند،با نزدیکتر شدن به ارزش های جامعه جدید و درونی ساختن آنها از طریق تعلیم و تربیت از نظر اخلاق کار ضعیفتر شدهاند.در حالی که میزان اخلاق کار افرادی که به ارزشهای سنتی نزدیکترند بیشتر است. نتایج تحقیق دوم نیز نشان میدهد که میزان اخلاق کار در سازمانهای دولتی از حد متوسط بالاتر است و در سطح رضایتبخشی قرار دارد.اما نکته تاملبرانگیز در این مطالعه نیز رابطه معکوس اخلاق کار با میزان شهروندی و پایگاه اجتماعی و اقتصادی و مهمتر از همه با سطح تحصیلات اعضای نمونه است.عواملی همچون بیگانگی اجتماعی و سیاسی،انتظارات برآورده نشده که موجب فشار روانی غیر قابل کنترلی بر اعضای سازمانهای دولتی میشود،انزوای فردی و کنارهگیری از محیط اجتماعی و ارزشهای جمعی،احساس بیعدالتی اجتماعی و سازمانی و در نهایت عدم مشارکت سازمانی و اجتماعی،پارامترهایی هستند که اعضای سازمانهای دولتی را به میزانی که باسوادتر، شهروندتر و از نظر پایگاه اجتماعی بالاتر قرار میگیرند،تهدید میکند.
خلاصه ماشینی:
"همچنین در این کشورها،اجتماعات بزرگی مانند شهرها وجود دارد که با تغییرات ساختاری در وضعیت معیشتی و اقتصادی،اجتماعی ساکنان آن،نظام ارزشها و هنجارهای قدیم تا حد زیادی کارکردهای خود را از دست داده و در میان شهرنشینان کم اعتبار شده است، درحالیکه نظام ارزشها و هنجارهای جدید نیز عمدتا بدلیل عدم تجانس با فرهنگ سنتی نتوانسته است استقرار یابد.
در جوامع در حال توسعه از جمله ایران،بدلیل بحران نظام ارزشها و هنجارهای اجتماعی و عدم استقرار آن، همچنین به دلیل وجود دو نظام ارزشی و هنجاری،یکی در اجتماعات کوچک مانند روستاها و دیگری در اجتماعات بزرگ مانند شهرها،اولا هنوز کار در معنای جدیدش در نظامهای اقتصادی اجتماعی توسعه یافته،ارزشهای ذاتی خود را بدست نیاورده است،ضمن آن که کار در معنای قدیمش نیز بخاطر شرایط اقتصادی،اجتماعی جدید اعتبار خود را تا حد زیادی از دست داده است، بنابراین در شرایط فعلی نگرش به کار در جامعه،یک نگرش توسعه یافته نیست و میزان اخلاق کار،ضعیفتر از بسیاری از کشورهای توسعه یافته است.
ثانیا،از آنجا که هنوز نظام ارزشها و هنجارهای سنتی در اجتماعات کوچک ما تا حدودی تاثیرگذار است،بنابراین کسانی که به این نظام نزدیکتراند،از ثبات شخصیتی و رفتاری بیشتری برخوردارند و هنوز نگرش آنها به کار در معنای قدیمش وجود دارد و همین امر باعث شده که میزان تحرک،دلبستگی و علاقه به کار و پشتکار و جدیت در کار افرادی که منشاء روستایی داشته و کمسوادند و به عبارت دیگر به نظام ارزشی و هنجاری سنتی نزدیکتراند بیشتر باشد."