خلاصه ماشینی:
"بنابراین ملاحظه میشود که در واقع توحید و یکپارچگی شخصیت عبارت است از یک جهتگیری پویا به سوی هدفی خاص و ایجاد و رشد مجموعهای از راهبردها و استانداردها برای سازمان دادن و منسجم کردن عمل و رفتار به منظور شناسایی و تحقق موفقیتآمیز این هدف.
اسپرانگر(1938)شش جهتگیری ارزشی را مطرح نمود: 1-زیباشناختی Aesthetic 2-سیاسی Political 3-نظری(علمی) Theoretical 4-اجتماعی Social 5-اقتصادی Economical 6-مذهبی Religious اسپرانگر ارزشهای مذهبی را در مقایسه را سایر مقولههای ارزشی مورد مطالعه قرار داد و نتیجه گرفت که "شخص مذهبی کسی است که کل ساختار روانیاش دائما به سوی عالیترین وجود و رضایت و خشنودی مطلب او،جهت یافته است"،از طرف دیگر ارزشهای مذهبی در مقایسه با سایر مقولات ارزشی جامعترین بودند،چرا که عالیترین وحدت و یکپارچگی خویشتن در خویشتن اخلاقی مذهبی،که کنترل تمام تجارب و هدایت و راهنمایی تمام ابعاد زندگی فرد را برعهده داشته و متعالیترین معنا را به زندگی فرد میدهد،یافت میشود.
2-در سطح دیگر فرد تلاش میکند با رضایت کامل به مافوق خود و سنت الهی تسلیم شود: آنجیل کنش سطح اول را نیاز به تسلط و کنش سطح دوم را نیاز به تسلیم میداند و معتقد است که این دو نیاز با اینکه علی الظاهر متضاد به نظر میرسند اما واقعا به همدیگر وابستگی متقابل دارند؛شخص بایستی قوانین و اصولی را که بر محیط حاکماند،بشناسد و برای موفق بودن در تسلط خود در تعامل با محیط،تسلیم آنها گردد.
Personality andd achievement correlates of intrinsic and extrinsic religious orientation.
Journal of personality and social Psychology,4,1153-1160.
Journal of personality and social Psychology,4,1153-1160."