چکیده:
این پژوهش شامل بررسی کمی و کیفی پروندة 250 نفر ازمعتادان به شیوة توصیفی است. این معتادان برای ترک به « مرکز معتادان خودمعرف» مراجعه کرده بودند و پژوهشگر بیش از دو سال در امر درمان آنان مشارکت داشته است. این پژوهش نشان داد که یازده عامل در اعتیاد این افراد دخالت داشته است و در این میان دو موضوع از اهمیت بسیار برخوردارند: 1) اکثر مبتلایان به اعتیاد در دورةنوجوانی یا اوایل جوانی به مصرف مواد پرداختهاند، 2) تقریبا همة افراد مورد مطالعه هیچ شناخت صحیح و علمی از ویژگیهای مواد مخدر، اعتیاد و فرایند معتاد شدن نداشتهاند. آگاهی از این دو عامل میتواند در ارائة راهکارهای دقیق برای پیشگیری از اعتیاد بسیار مؤثر افتد.
خلاصه ماشینی:
"همچنین پژوهشها نشان دادهاند که در شکلگیری اعتیاد صفات و خصوصیات شخصیتی، شیوة زندگی، روابط اجتماعی، طرز تفکر، عقاید، نگرشها و رفتارهای بد شکل گرفته در طی دورة رشد فرد نقش اساسی دارند و این وضعیت فرد را مستعد و آماده برای مصرف مواد میکند.
هر چند که یافتههای این پژوهش همسو با پژوهشهای دیگر در این زمینه است ولی نتیجةمهم این تحقیق تأکید بر دو موضوع است: 1) اکثریت درمانجویان که به عنوان نمونة این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفتهاند در دورة نوجوانی و اوایل جوانی با مواد آشنا شدهاند؛ 2) تقریبا همة افراد نمونة مورد مطالعه شناخت صحیح و علمی از ویژگیهای مواد مخدر، اعتیاد، و فرایند معتاد شدن نداشتهاند.
حتی برخی از این افراد با اینکه چند سال مواد مصرف میکردند، همچنان معتقد بودند که معتاد نیستند هر چند که با قطع مصرف مواد، علایم ترک در آنها ظاهر شده بود.
به عنوان مثال، در عامل تفریح و تفنن، نوجوان یا جوان به مصرف مواد به عنوان یک سرگرمی و یک عامل ایجادکنندة هیجان یا آرامش مینگرد ولی به علت عدم شناخت از ویژگیهای مواد و اعتیاد و فرایند معتاد شدن به این امر آگاهی ندارد که بعد از حالت نشئگی و خوشی، حالت خماری و ناراحتی فراخواهد رسید.
دو عامل مهم آشنایی اکثریت مبتلایان به اعتیاد در دورههای کودکی، نوجوانی یا اوایل جوانی با مواد از ویژگیهای مواد مخدر و اعتیاد و فرایند معتاد شدن،پژوهشگران را به دو نتیجة مهم رسانده است: الف) برای پیشگیری از اعتیاد باید برنامههای آموزشی و آگاهی بخشی تدارک دیده و با استفاده از شیوههای مختلف به جامعه ارائه شوند."