چکیده:
در این مقاله به تاریخ قصیدهسرایی در شعر عرب از دورة جاهلی تا دورة جدید پرداخته میشود. نویسنده درصدد تبیین ویژگیهای سبکشناسانة شعر عرب، نوآوریها و تحولات، تأثیر سبکهای ادبی مغربزمین و معرفی سرآمدان سبکهای مختلف شعر عرب است.
خلاصه ماشینی:
"اما اینگونه اشارات از جانب ناقدان آن زمان به معنای وحدت و پیوستگی انداموار اجزاء قصیده، یعنی آن چیزی که از آن به وحدت عضوی4 یاد میشود، نبود؛ زیرا ناقدان عرب، همانگونه که غنیمی هلال(1973: 210) عقیده دارد، هیچگاه در فهم تألیف معانی شعری به وحدت اثر ادبی توجه نداشتهاند، بلکه نهایت سعی آنان بوده است که بعضی افکار جزئی را بر بعضی دیگر در غالب یک بیت یا دو بیت متجاوز پیوند دهند، و آن را وحدت و پیوستگی اجزاء در عمود شعر نام نهند.
در این دوره، یعنی اواسط قرن دوم هجری، به سبب گسترش تمدن اسلامی و ارتباط عربها با فرهنگهای دیگر و آشنایی آنان با تمدن ملل باستانی، از جمله تمدن یونان و فارس، شعر عربی تا اندازهای رنگ مسائل اجتماعی زمان را به خود گرفت و شاعرانی همچون ابونواس بازگشت به طبیعت و فطرت را جایگزین تقلید و پیروی از گذشتگان قرار دادند.
بارودی نه تنها از نظر کلمات و الفاظ و اسلوب شعری سرودههایش را با سرودههای فحول شعرای عباسی آمیخته است, بلکه از حیث معنا و صور شعری نیز وامدار شعرای عباسـی اسـت؛ بـه گونهای که هر کدام از اغراض شعر او را، مانند فخر, غزل, وصف طبیعت, وصف شراب و یا شکایت از روزگار را در دیوان او مورد مطالعه قرار میدهیم, به این نتیجه میرسیم که گویی همان معانی و صور قدیم دوبـاره از نو تکرار شدهاند.
خلیل مطران به دنبال مطالعة آثار شعرای رمانتیک فرانسـه سخت تحت تأثیر اسلوب قصیدهسرایی شاعران این مکتب قرار گرفت و برای اولین بار به سرودن نوعی شعر غنایی با گرایش موضوعی پرداخت؛ شعری که برخاسته از عواطف و انفعالات درونی شاعر و بیانگر مشاعر و احساسات او در قبال طبیعت بود."