چکیده:
انقلاب اسلامی ایران از آغاز با تاکید بر رشد و شکوفایی فردی و اجتماعی در سایه آموزههای اسلامی پا گرفت و استقرار جمهوری اسلامی نویدبخش تحقق تمدنی نوین بود.سرزمین ایران در طول تاریخ بارها مهد تمدن و الگوی سایر ملل در راه دستیابی به تکامل مادی و معنوی بوده و اسلام سابقه درخشان تمدنسازی را تجربه کرده است.به نظر میرسد که تاریخ بار دیگر راه را برای احیای تمدن اسلامی در ایرانزمین هموار کرده است زیرا نخبگان و توده مردم ارادهای معطوف به تمدن سازی و اسلام و ایران نیز تجربه تمدنسازی دارند.آنچه در این میان امکان بالقوه تمدنسازی را فعلیت میبخشد،خلاقیتی است که در سایه آزادی،دانش و دانایی شکوفا میشود. استدلال مقاله این است که تجربه هجده ساله پس از انقلاب نشان از آغاز فرایند تمدنسازی دارد و برنامهریزی برای توسعه کشور نیز در همین چهارچوب قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"»2 اشاره و تأکید بر تحقق تمدن نوین اسلامی آیا اشاره به یک امر ممکن است یا غیر ممکن؟آیا ملت ما میتواند در آخرین دهه قرن بیستم مدعی و منادی تمدن نوینی در نخستین دهههای هزاره سوم باشد؟مبانی و لوازم تمدنسازی کدام است؟با توجه به اینکه نظام حکومت در ایران، جمهوری اسلامی است و اسلام به عنوان آیین زندگی و حکومت پذیرفته شده است،آیا اساسا دین و نظام حکومتی متکی و مبتنی بر دین میتواند تمدنساز باشد؟ ریاستجمهوری در روز اول اسفندماه در گفتگو با کارشناسان و برنامهریزان طرح تمدن اسلامی در ایران 0041 گفتند: موقعیت منحصر به فرد ایران در معادن غنی،منابع عظیم و بیپایان انرژی و ابزار فرهنگی و اعتقادی نیرومند و جاذب و موقعیت ممتاز جغرافیایی میتواند پشتوانه مهمی برای اجرای طرح تمدن نوین اسلامی باشد،با سابقهای که اسلام در ایجاد تمدن دارد و با توجه به نقش و سهم ایران در خلق این تمدن امروز سیاستمداران و اندیشمندان ایرانی باید بیشتر از دیگر مسلمانان احساس مسؤولیت کنند."