خلاصه ماشینی:
"در هر یک از دو حالت،مخصوصا اگر نشانه تغییر سیاست باشد علل و دلائل این امر چیست؟اگر این سخنان بیانگر اتخاذ سیاست جدیدی باشد،اهداف این سیاست کدام است؟مثلا در مورد کدام کشور تغییر رفتار مطرح است و در مورد کدام کشور تغییر حکومت دنبال میشود؟ اگر قرار برخورد باشد روش و ابزار برخورد امریکا کدام است؟سیاست قبلی چه بود و شاخصهای جدید چه خواهد بود؟موضوع دیگری که کمتر به آن توجه شده است،این است که آیا اساسا کشورهائی که نام برده شدهاند،واقعا محور هستند و یا کشور دیگری هم میتواند هدف باشد؟در صورتی که این سه کشور هدف باشند،کدام یک از آنها هدف اول است و چه زمانی نوبت به ایران میرسد؟آیا اساسا کشور ما هدف هست یا نه؟برخی از سؤالات نیز در سطح استراتژی نظامی است.
44با این حال،به نظر میرسد که طرفداران این فرضیه کم باشند؛ضمن آن که عملکرد واشنگتن بعد از اعلام سیاست جدید نیز گویای آن است که بحث کره شمالی اگر جدیتر از دو کشور دیگر نباشد،در همان حد هست.
Washington Times,March 5,2002 (81)مثلا،یکی از موضوعاتی که باعث طرح محور اهریمنی شده است،توان موشکی این کشورها است که جمهوری خواهان برای مقابله با آن برنامه دفاع موشکی ملی را مطرح کردهاند.
در سیاق استراتژیک،سؤال کیسینجر این است که آیا امریکا از هر وسیلهای استفاده مینماید تا از ظهور چین به عنوان یک قدرت اصلی جلوگیری کند؟یا به دنبال ایجاد ساختاری آسیائی خواهد رفت که همکاری همه کشورها را داشته باشد؛ساختاری که تهاجمی بودن ذاتی یک کشور را فرض قرار نمیدهد؛بلکه ساختاری که دارای قدرت تحرک کافی برای مقابله با تمایلات استیلاطلبانه هر کشوری را داشته باشد."