خلاصه ماشینی:
"فصل سوم کتاب(نظام حاکم)نوشتهء الیاس شوقانی است در این فصل بیان شده که، اسرائیل تا سال 5991 قانون اساسی مکتوب و کاملی نداشت و حد و مرزهای دولت و اعمال و فعالیتهای آن را مرزهای جغرافیایی،انسانی و حتی سیاسی مشخص و اساس روابط میان قدرت حاکم را پایهگذاری میکرد،تا این که قوانین چندی را پارلمان به عنوان"قانون اساسی"تصویب و اجرای آن را بر دولت لازم فرض کرد،از جملهء این قوانین قانون کنیست، املاک و اراضی نخست وزیر،دولت،ارتش، املاک دولتی و درآمد حاصله از آن و قضاوت و نظارت بر دولت بود.
در این مبحث بیان شده که جنبش صهیونیسم از ابتدا به اهمیت علم و تکنولوژی پی برده بود و میدانست این تنها راهی است که به وسیله آن میتوان تفوق صنعتی خود را تحقق بخشد و حفظ کند،به همین دلیل جدای از جمعیت و در دست بودن یا نبودن مواد خام،توجه خود را به این مهم(علم و تکنولوژی)مبذول داشت و در این راه ایجاد مؤسسات و مراکز علمی که بتواند مغزها را پرورش دهد و به بحث و تحقیق بپردازد،مورد توجه قرار گرفت که تا حد بسیاری زیادی در تحقق این اهداف موفق بوده به گونهای که در خلال ده سال گذشته از راه تبدیل جامعهء سنتی فلسطین به جامعهء صنعتی مدرن به مرحله پیشرفتهای برای ایجاد یک کشور صنعتی دست یافته است.
در این فصل عنوان شده که ایجاد سازمان صهیونیسم به دورهء هرتزل برمیگردد،جنبش جهانی صهیونیسم به عنوان سازمان سیاسی ساختهء(تئودورهرتزل)یهودی مجارستانی است که آن را در کتاب"دولت یهود" که سال 6891 منتشر کرده مطرح نمود و در آن برداشت خود را از ریشههای"مسأله یهود"بیان کرده و در آخر راه حلی برای آن از گذر ایجاد "امت مستقل یهود"بر سرزمینی که خود آن را در اختیار داشته و از آن آنها باشد،قرار داده بود."