چکیده:
نوشتار حاضر پس از بیان دو دیدگاه عمدهی عینیتگرایی اخلاقی دربارهی نحوهی تحقق ارزشهای اخلاقی، به بررسی مباحث عینیت ارزشها، شهودگرایی عقلی، ذهنیتگرایی و امرگرایی الهیاتی در آرای قاضی عبدالجبار معتزلی و امامالحرمین جوینی میپردازد؛ آنگاه در پایان دیدگاه آن دو را در باب عینیتگرایی اخلاقی مقایسه میکند.
خلاصه ماشینی:
"به بیان دیگر آیا ارزشهای اخلاقی «عینی»1 هستند یا «ذهنی»2 ؟ یعنی آیا اوصاف خوب و بد صفتهای عینی و خارجی است که اشیا بدانها متصفند و تحقق آنها مستقل از احساسات و عواطف و ادراک انسانهاست یا این که اوصاف مذکور وجود عینی خارجی ندارند و مراد از خوبی یا بدی یک شیء احساسی است که انسان در مواجهه با شیء در درون خود مییابد؟ در این مقاله ضمن اشاره به روایتهای مختلف عینیتگرایی و ذهنیتگرایی در فلسفهی اخلاق، آرا و اندیشههای دو متفکر مسلمان را که یکی به مکتب فکری معتزله و دیگری به مکتب اشاعره تعلق دارد، تحلیل خواهیم کرد و در نهایت به نقاط اشتراک و افتراق آرای این دو متفکر که در واقع به اشتراک و افتراق دو مکتب فکری در جهان اسلام باز میگردد، اشاره خواهیم کرد.
هر چند جوینی به شدت در ارتباط وجودی خوبی و بدی و امر و نهی الهی تاکید میکند اما نظریهی او با این اشکال اساسی مواجه است که اگر خوبی و بدی اشیا چیزی جز امر و نهی الهی نیست، پس چرا باید از اوامر و نواهی خداوند اطاعت کرد؟ 5 - نتیجه گیری نگاهی به آرا و نظرات قاضی عبدالجبار و جوینی نشان میدهد که هر چند آن دو به دو مکتب فکری متفاوت تعلق دارند اما نظریهی هر دوی آنها دربارهی نحوهی تحقق ارزشهای اخلاقی عینیتگرایانه است.
نکتهی دیگری که در تحلیل آرای این دو متفکر قابل توجه است، آن است که جوینی به دلیل تأکید محض بر امر و نهی خداوند اساسا هیچ شأنی برای انسان در نسبت با تعیین خوبی یا بدی اشیا قایل نیست؛ به گونهای که میتوان فلسفهی اخلاق او را خدامحور نام نهاد."