چکیده:
در این جستار ابتدا پنج قول رایج در باب ماهیت زمان مورد بررسی و نقد قرار گرفته است که عبارتند از: یک، زمان وجود خارجی ندارد. دو، زمان چیزی جز مجموع اوقات نیست. سه، زمان واجب الوجود است. چهار، زمان جوهری مجرد است. پنج، زمان همان حرکت است. سپس به بیان نظریهی ارسطو و ابن سینا پرداخته شده و اشاره شده است که نظریهی ابن سینا همان نظریهی ارسطو است. رأی خاص ابوالبرکات بغدادی که زمان را مقدار وجود میداند و نظریهی فخررازی که ترجیح نظریهی منسوب به افلاطون است مبنی بر جوهر مجرد بودن زمان بعد از آن بررسی شده است. در پایان نظریهی ملاصدرا با توجه به نظریهی حرکت جوهری وی تقریر و نقد شده و تفاوت آن با نظریهی شارح او حکیم ملاهادی سبزواری بیان شده است.
خلاصه ماشینی:
"هر کسی تصوری ولو ابتدایی در بارهی زمان دارد اما اینکه زمان واقعا چیست هنوز با وجود پیشرفتهایی که در علوم مربوطه و به خصوص فیزیک صورت گرفته است به درستی دانسته نیست ولی این باعث نشده است که هر متفکر یا مکتبی نظریهای در بارهی ماهیت آن ارائه ننماید.
اما زمان حاضر که موجود است اگر منقسم باشد که باز به گذشته، حال و آینده تقسیم میشود و استدلال تکرار میگردد و نیز دیگر حاضر، حاضر نخواهد بود و این خلف است.
در پاسخ به این اشکال فخر رازی بیان میکند که درست است که زمان مقدار حرکات است اما وجود آن متعلق به همهی حرکتها نیست.
اما اگر جزء متقدم علت عوارض مفارق ماهیت جزء متأخر باشد از آنجا که عوارض مفارق جایز الزوال هستند ممکن خواهد بود که مثلا دیروز، امروز باشد یا امروز، فردا باشد که این محال است و اگر اینگونه باشد که جزء متأخر بتواند بعینه متقدم شود، قبل واقع شدنش باید به سبب امری دیگر باشد که حصول در زمان است.
47 شهید مطهری در نقد این قول بیان میکند که اگر قائل شویم زمان مقدار وجود است باید بپذیریم که در همهی موجودات، زمان راه داشته باشد.
تقریر این رأی را در منابع زیر بجویید: شیرازی، الحکمه المتعالیه، ص 142؛ ابن سینا، ص 151؛ مطهری، مرتضی، حرکت و زمان در فلسفهی اسلامی، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول، 1375، ج 3، ص 120ـ121."